شیخ عبدالله پیاده ، مردی که با خدا معامله کرد
شیخ عبدالله نجفی بختیاری معروف به « شیخ پیاده » ، در اصل نامش سیف الله بود. وی در خانواده ای ثروتمند چشم به جهان گشود. پدرش اسدالله خان از خوانین بختیاری بود. وی از
همان کودکی روحش لطیف و سرشتش نیکو بود.. به خاندان عصمت و طهارت علاقه و ارادت زیادی داشت. زندگی او با زندگی خان زادگان سازگاری نداشت به همین دلیل ، روش زندگی او اعتراض خان زادگان را در پی داشت.
علّامه (Allameh) در لغت صیغه مبالغه عربی؛ به معنی کسی که بسیار میداند، دانشمند و بسیار داناست.[۱] از نظر اصطلاحی علامه از القاب خاصی است که صرفا به بعضی از دانشمندان برجسته علوم اسلامی اطلاق شده و به آن شهره شدهاند. هرچند به معنی پروفسور و Polymath نزدیک است اما این لقب مانند آیت الله از القاب خاص دانشمندان مسلمان در کشورهای فارسی، عربی و اردو زبان است و همسانی در زبانهای دیگر (بخصوص انگلیسی) ندارد.
هخامنشیان
در زمان شاهنشاهی هخامنشی در ایران (۵۵۸-۳۳۰ پ.م.) کتابهای علمی و مذهبی ایران از زمان زرتشت در کتابخانههای «گنج هاپیگان» در تخت سلیمان و «دزی ناپشت» در تخت جمشید بایگانی شدهبودند.[۱] گمان میرود که این کتابها در موضوعات فلسفه، نجوم، کیمیاگری و علوم پزشکی بودهاست، موضوعاتی که مغان ایران در آنها استاد بودند. پس از فتح ایران توسط اسکندر مقدونی، کلیهٔ این کتابها در آتش سوختند.[۲]
علامه شیخ آقابزرگ تهرانی
زادروز ۱۸ فروردین ۱۲۵۵
پامنار، تهران، ایران
درگذشت ۱۲ اسفند ۱۳۴۸
نجف، عراق
پیشه کتابشناسی و پژوهش در نسخههای خطی
فرزندان احمد منزوی، علینقی منزوی، محمدرضا منزوی
شیخ آقابزرگ تهرانی (۱۸ فروردین ۱۲۵۵ در تهران - ۱۲ اسفند ۱۳۴۸ در نجف)، معروف به صاحب الذریعه که نام اصلی او محمدمحسن بود و بعدها منزوی لقب گرفت، از دانشمندان کتابشناس قرن چهاردهم هجری است و با تألیف دائرةالمعارف بزرگ الذریعه و کتاب طبقات اعلام الشیعه گام بزرگی در شناسایی آثار و نسخ خطی اسلامی در حوزههای مختلف علوم برداشت.
درآمد
کتابخانهٔ مجلس طی نزدیک به یک قرن، یکی از کتابخانههای مهم و مطرح کشور بوده و اهمیت آن به دلیل گنجینههای ارزشمندی است که در بخشهای خطی، موزه، اسناد و منابع چاپی دارد. در بارهٔ تاریخ این کتابخانه، تاکنون چند کتاب منتشر شده است. یکی از قدیمی ترین آنها «تاریخچه کتابخانه مجلس شورای ملی» است که در بهمن ماه ۱۳۵۵ به چاپ رسیده است. کتاب دیگری با عنوان «تاریخچه کتابخانه مجلس اولین کتابخانه رسمی کشور» در سال ۱۳۷۴ و کتابچهای با عنوان «کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی در یک نگاه» در سال ۱۳۸۷ منتشر شده است. اکنون پس از قریب چهار سال، لازم بود تا با توجه به تغییرات تازه، نگاهٔ مجدد به این کتابخانه صورت گیرد. لذا کتابچهٔ دیگری با عنوان «کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی» در اوائل بهار ۱۳۹۱ منتشر گردید.
آریستوکلس ملقب به افلاطون یا پلاتون (به یونانی باستان: Πλάτων، با تلفظ: Plátōn) (۴۲۸/۴۲۷ پ. م. تا ۳۴۸/۳۴۷ پ. م) دوّمین فیلسوف از فیلسوفان بزرگ سهگانه یونانی (سقراط، افلاطون و ارسطو) است. افلاطون نخستین فیلسوفی است که آثار مکتوب از او به جا مانده است. همچنین بسیاری او را بزرگترین فیلسوف تاریخ می دانند.[۱]
زندگی
افلاطون در آتن در سال ۴۲۷ قبل از میلاد در یک خانوادهٔ متشخص آتنی متولد شد. او دو برادر و یک خواهر تنی داشت و دو برادر ناتنی که یکی از ازدواج اول شوهر دوم مادرش بود و دیگری حاصل این ازدواج بود. وی در بیست سالگی برای تکمیل معارف خود شاگرد سقراط شد. این مصاحبت و شاگردی به مدت هشت سال ادامه یافت. پس از اعدام سقراط در ۳۹۹، افلاطون آتن را ترک کرد. او برای چندین سال در شهرهای یونان و کشورهای بیگانه به گردش پرداخت. پس از سفری به سیسیل در سال ۳۸۷ و در چهل سالگی به آتن بازگشت و مکتبی فلسفی ایجاد کرد که به نام آکادمی مشهور است. تعلیمات وی در آنجا بر اثر دو بار سفری که در سال ۳۶۶ و ۳۶۱ به سیسیل داشت به تعویق افتاد. افلاطون در سال ۳۴۷ درگذشت و رهبری آکادمی را به خواهرزاده خود که شاگردش نیز بود، واگذاشت.
آکادمی
افلاطون
آثار
مهمترین کتابی که از افلاطون به جای مانده رسالهٔ جمهور است. برخی از افلاطونشناسان معتقدند، افلاطون جملاتی را به این رساله افزوده و در حقیقت وی صحبتها و اندیشههای خودش را از زبان سقراط بیان کردهاست. در تمام آثار افلاطون میتوان گفتگوهای سقراط را با اشخاص گوناگون، بهطور دقیق و با ذکر نام دید. رسالهٔ جمهور، هنر و زیبایی را از دیدگاه افلاطون و سقراط به بهترین وجه نشان میدهد. این رساله حاصل مکالمات سقراط با گلاوکن (برادر افلاطون)، سیمیاس، هیپوکراتس و چند فرد دیگر است.
اثر دیگر افلاطون ضیافت یا سیمپوزیوم است که رسالهای دربارهٔ عشق است. این رساله یک حالت روایی و داستانی دارد که در یکی از مهمانیهای آتن که سقراط نیز حضور دارد اتفاق میافتد. افلاطون در دو اثر مهم خود جمهور و ضیافت به دو اصل مهم منطق و احساس میپردازد.
سوم اکتبر ۱۴۶۹ «مارچیلیو فی چینو» در شهر فلورانس ایتالیا ترجمه نوشتههای افلاطون را به پایان رسانید که با انتشار آنها، اروپا وارد عصر روشنگری شد. این آثار و آثار سایر متفکران عهد باستان یونان که ابتدا به زبان لاتین و سپس فرانسه، انگلیسی و آلمانی ترجمه شد افق تازهای را به روی اروپاییان بازکرد. این آثار که در قسطنطنیه (استانبول) نگهداری میشد پس از تصرف این شهر به دست عثمانیها در سال ۱۴۵۳، با دانشمندان فراری به ایتالیا برده شد. این دومین بار در طول تاریخ بود که یونانی شناسان با کتابهای مربوط، به ایتالیا منتقل شدند. قسمتهایی از این آثار مدتها قبل از آن به فارسی و عربی ترجمه شده بود.
نظر افلاطون در باب هنر
در کتاب دهم رسالهٔ جمهور و از همان ابتدا، افلاطون به بحث دربارهٔ عدم سازگاری فلسفه و شعر میپردازد. از دیدگاه افلاطون، فلسفه با دادههای حسی و ذهنی و نیز با حس تجربی و استدلال، تعقل و خردورزی سر و کار دارد. اساساً فلسفه کاری با مسائل احساسات درونی انسانها و جنبههای رمانتیک یا خیالپردازانه و یا عاطفهٔ انسانها ندارد. در حالی که در نظر افلاطون شعر و هنر با عالم تخیل، احساسات و عواطف رابطه دارد. در همین کتاب به بررسی تأثیر هنرهای توصیفی با حقیقت و تأثیر شعر بر اخلاق جوانان بهویژه تأثیرات ناشایست و انحرافی اشاره میکند.
در تمام این حوزهها افلاطون از دو نوع هنر یاد میکند. نخست هنرهایی که موضوعشان تنها زیبایی ظاهری و شکلی و صورتها یا نمودهای زیباست؛ مانند خطوط طرحی و رسم و نقشهایی که بر پارچهها یا طرحهایی که بهطور تزئینی در معماریها دیده میشود. وی نسبت به این نوع هنر هیچ مخالفتی ندارد، زیرا آنها را وسیلهٔ آشنایی با روح نیک و زیبایی مطلق میداند. به باور افلاطون، روح انسان از طریق این هنرها با زیبایی مطلق (خود زیبایی) که به زعم وی نمادی از حقیقت مطلق است آشنا میگردد. نفس انسان به کمک این نوع زیبایی پایههای بلند را طی میکند و به مرحلهٔ کمال انسانی، یعنی به جایگاه مکاشفه یا اندریافت میرسد. در حالیکه نوع دوم هنرها، یعنی هنرهای توصیفی مانند ادبیات، نقاشی، نمایشنامه، شعر و آنچه که مسامحتاً امروزه از آن به هنرهای تجسمی یاد میشود و همینطور نوعی از موسیقی را مورد انتقاد شدید قرار میدهد. زیرا کار یا وظیفهٔ این دسته از هنرهای توصیفی را بیان و تجسم مشهودات و احساسات و عواطف درونی انسانها میداند.
به زعم او هر دو نوع هنر در صورتی که واجد موضوعات اخلاقی باشند برای آموزش و پرورش جوانان سودمندند. اما در کل برای هنرهای زیبا ارزشی قایل نیست، بلکه آنها را زیانمند دانسته و از آرمانشهر خود میراند. زیرا باور دارد که کار هنر نقاشی یا شعر و نمایشنامه بیان حقیقت نیست، بلکه کپی برداری و تصویرسازی یا تقلید از آن است. آن هم نه تقلید از اصل بلکه تقلید از سایه و فرع و تقلید از محسوسات پست و فرومایه.
به باور وی محسوسات به هیچ وجه اصل نیستند، بلکه خود شبه و تقلیدی هستند از حقیقتی که در عالم مُثُل یا در عالم معقولات قرار دارند. به همین خاطر چون محسوسات خود یک درجه از حقیقت یا اصل دور هستند بنابراین به لحاظ دوری از حقایق ثابت و اصل، هنرهایی چون نقاشی یا شعر در مرحلهٔ سوم قرار دارند. ایراد دیگر افلاطون به شعر و نگارگری و موسیقی این است که این هنرها احساسات و عواطف را برمیانگیزند و هر چیزی که احساسات انسان را برانگیزاند از متانت و وقار دور است و موجب سستی و زبونی نفس میگردد. او حتی کارویژه لذتبخشی هنر را نیز قبول دارد، اما در نهایت این لذت بخشی را مایهٔ سستی نفس و برای منش نیک زیانمند میداند. افلاطون ار موافقان سانسور بود و شاید تاثیر نظرات او را در خودمان نیز بتوانیم مشاهده کنیم. حذف مطالب ناشایست و مطالبی که به نظر بعضی برای دیگران غیر مفید و غیر اخلاقی اند در واقع از آرای افلاطون است. شاید اولین ضربه به فرهنگ و تمدن از همین خود سانسوری نشات بگیرد. نیچه از کسانی است که با آرای افلاطونی افلاطون به شدت مخالف بود و نپرداختن به احساسات و غریزههای بشری را مایهٔ نابودی بشر میدانست. وی اولین کسی بود که آرای افلاطون را به شدت زیر سوال برد و چیزهایی را که احساسات انسان را برمی انگیزند "بخشی از زندگی " خواند.
بخشی از مجموعه مقالههای:
مکالمات افلاطون
مکالمات دوره سقراطی:
آپولوژی – خارمیدس – کریتون
اوتیفرون – پروتاگوراس
ایون – لاخس – لوسیس
مکالمات دوره انتقال:
کراتیلوس – اوتودموس – گرگیاس
منکسنوس – منون
هیپیاس اول – هیپیاس دوم
مکالمات دوره کمال:
جمهور – فایدروس
ضیافت – فایدون
مکالمات دوره سالخوردگی:
تهتتوس – تیمائوس – کریتیاس
سوفسطائی – سیاسی– پارمنیدس
فیلبوس – قوانین
مکالمات جعلی:
رقباء – تئاگس – آلکیبیادس دوم
کلیتوفون – مینوس – هیپارخوس
منابع
↑ Magee, Bryan. (۲۰۰۱), The story of philosophy, Dorling Kinderseley, P. ۲۴
Wikipedia contributors، «Plato،» Wikipedia, The Free Encyclopedia، http://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Plato&oldid=107010127 (دسترسی ۱۲ فوریهٔ ۲۰۰۷).
Plato. (۲۰۰۹). Encyclopædia Britannica. Ultimate Reference Suite. Chicago: Encyclopædia Britannica.
«فلاسفه.» آیکتاب. http://www.iketab.com/structure/viewpoint.php?bid=59&start=160 (دسترسی ۱۲ فوریهٔ ۲۰۰۷).
«تاریخ فلسفه»، ویل دورانت، ترجمهٔ عباس زریاب خوئی
پیوند به بیرون
خردمند آگورا
شناسنامه
نام کامل سقراط
لقب خردمند آگورا
حیطه فلسفه غرب
دوره فلسفه دوران باستان
زادروز ۴۷۰ یا ۴۶۹ پیش از میلاد
زادگاه آتن، یونان
تاریخ مرگ ۳۹۹ پیش از میلاد
محل مرگ آتن، یونان
همسر(ها) کسانتیپه یا گزانتیپ
دین ندارد
مذهب ندارد
شاگردان افلاطون، گزنفون،
آنتیستنس، آریستیپوس،
آلکیبیادس