«وصیت نامه شهید»

بنام خداوندی که در این دنیا بر مومن و کافر رحم می کند و در آن دنیا فقط به مومن رحم می کند .

« ان الله اشتری من المومنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه»

 

بدرستیکه خداوندخرید از مومنین جانهایشان و مالها یشان را به آنکه یشان را باشد بهشت.

1- شهید خونی است که به جامعه تزریق می شود آیت الله مطهری.........

 

2- این شهادت است که انقلاب اسلامی را باور می کند آیت الله مشکینی .......

 

با سلام و درود بر فرمانده کل نیروهای اسلام حضرت مهدی (عج) و نایب بر حقش امام خمینی و با سلام و درود بر امت شهید پرور ایران و با سلام و درود بر تمام مجرومین و معلولین جبهه حق علیه باطل و با سلام و درود بر تمامی شهیدان گمنام جنگ تحمیلی قسمتی از وصیتنامه خود را شرح می دهم .

هدف من به جبهه رفتن این بود که کربلای زمان ما احتیاج به خون دارد و از جائی دیگر جانشین امام زمان (عج) این مسئله را واجب شرعی و الهی اعلام کردند و از طرف دیگر امام گفت که جوانها بروند جبهه ها و مسئله را زود حلش کنند و هرچه که ما داریم از وجود امام است و اطاعت از او اطاعت از امام زمان است و تنها سعادتی که مومن دارد این است که او سراغ مرگ با شرافت که همان شهادت است برود نه مرگ سراغ او بیاید و من نعمتهای اخروی را ترجیح می دهم به لذتهای دنیوی ما در مقطع زمان بسیار حساس قرار گرفته ایم و تمام جنایتکاران شرق و غرب اسلام عزیز وحشیانه حمله ور شدند و اسلام عزیز در خطر قدرتهای منطقه قرار گرفته است و این مسئله را بر خود واجب شرعی دانستم و آمدم. و جنایتهای صدام آمریکایی   آشکارتر شد و معجزه های الهی را یکی پس از دیگری مشاهده کردم و قرار بر این گذاشتم که با تمام توان و قدرت به متجاوزان با یاری خداوند متعال حمله کنیم و آنها را نابود سازیم و اسلام عزیز را از زیر خطر جنایتکاران شرق و غرب نجات دهیم و از طرف دیگر این انقلاب مستضعفان است و ما باید از این نهضت حسینی حفاظت کنیم و صدام آمریکائی بداند که با ریختن خون ناقابل من هیچ کاری نمی تواند از پیش ببرد با ریختن خون من به مرگ نزدیکتر می شود و می رویم تا بساط صدام و صدامیان را بکلی نابود سازیم و تا راه کربلا را باز کنیم از پای  نمی نشینیم و تا متجاوز را سر جای خود ننشانیم از پای نمی نشینیم همانطور که آیت ا.. شهید بهشتی فرمود: حسینیان همیشه با یزیدیان در نبردند.

 وصیتم به پدر و مادرم این است که بعد از من شیون و زاری نکنند و مانند خانواده های شهدا صبر و استقامت داشته باشند و وصیتم به برادرم این است که راه من را دنبال کند و نیت برای الله باشد و پدر گرامی ، صدام بداند که با گرفتن فرزند تو رشد نمی کنند و ای کاش من اندکی دیرتر شهید می شدم تا جمعیت بیشتر صدامیان را به جهنم می فرستادم.

وصیتم به دوستان و همسنگران این است مرگ با شرافت را ترجیح دهند بر مرگ در بستر و وصیتم دیگر به دوستان و ادامه دهندگان راه من این است که دشمن اصلی خود را بشناسند و هر کس ادامه دهنده راه من باشد باید مقام شهید را مقدم بشمارد و این مسئله پیش من حل شده که خط سرخ شهادت را ترجیح می دهم بر مرگ در بستر و مرگ در راه اسلام و قرآن را ترجیح می دهم بر مرگ بدون هدف.

در پایان ، وصیتم به تمام دوستان و آشنایان این است که اگر بدی از ما دیدید ما را به بزرگی خودشان ببخشند چونکه در آن دنیا پیش انبیاء خجالت نکشم.

 

اگر باشد قرار آخر بمیرم                                   نمی خواهم که در بستر بمیرم

نمی خواهم که همچون شمع سوزان                     بریزم اشک و در آن بمیرم   

همی خواهم که در فصل جوانی                            میان جبهه و سنگر بمیرم

همی خواهم برای حفظ قرآن                                برای یاری رهبر بمیرم

خدا کن شهادت نصیبم در محرم                           برای حفظ قرآنم بمیرم