(باید زحمت بکشیم تا در همه زمینه ها خود کفا باشیم .امکان ندارد که استقلال بدست آید قبل از اینکه استقلال اقتصادی داشته باشیم) ..
"صحیفه نور جلد یک"
(باید زحمت بکشیم تا در همه زمینه ها خود کفا باشیم .امکان ندارد که استقلال بدست آید قبل از اینکه استقلال اقتصادی داشته باشیم) ..
"صحیفه نور جلد یک"
سید روحالله موسوی خمینی
شناسنامه
نام کامل سید روحالله مصطفوی موسوی خمینی
سید روحالله مصطفوی (شناسنامه)
لقب آیتالله، امام، آیتالله العظمی
نسب سید احمد موسوی
زادروز ۱ مهر ۱۲۸۱
۲۰ جمادیالثانی ۱۳۲۰
۲۴ سپتامبر ۱۹۰۲
زادگاه خمین، ایران
تاریخ درگذشت ۱۳ خرداد ۱۳۶۸
۲۴ شوال ۱۴۰۹ قمری
۳ ژوئن ۱۹۸۹
(۸۶ سال)
آرامگاه بهشت زهرا تهران
نام همسر خدیجه ثقفی
فرزندان پسران: مصطفی و احمد
دختران: زهرا، صدیقه و فریده
اطلاعات سیاسی
پستها بنیانگذار و رهبر جمهوری اسلامی ایران
پیش از علی خامنهای
اطلاعات علمی و مذهبی
استادان عبدالکریم حائری
بروجردی
شاهآبادی
شاگردان مرتضی مطهری
حسینعلی منتظری
محمد حسینی بهشتی
محمد صادقی تهرانی
سید علی خامنهای
سید محمد صدر
اکبر هاشمی رفسنجانی
مهدی کروبی
محمد موسوی خوئینیها
یوسف صانعی
حسین نوری همدانی
ناصر مکارم شیرازی
غلامحسین ابراهیمی دینانی
کتابها فهرست آثار سید روحالله خمینی
وبگاه رسمی
ملا محمد کاظم خراسانی (۱۲۵۵ - ۱۳۲۹ ه.ق.)(۱۲۱۸ - ۱۲۹۰ هجری شمسی) مشهور به آخوند خراسانی و ""صاحب کفایه""، فقیه و مرجع تقلید عصر خود بود. او در کنار شیخ عبدالله لاهیجی و میرزا حسین نجل میرزا خلیل رازی تهرانی مشهور به میرزا حسین خلیلی تهرانی و ... از رهبران مشروطیت بود.[نیازمند منبع]
تولد و تحصیلات
جنبش مشروطه
سید علی قاضی طباطبایی معروف به علامه قاضی (متولد ۹ اردیبهشت ۱۲۴۵ در تبریز - درگذشته ۱۶ بهمن ۱۳۲۵). پدر او، آیتالله سید حسین قاضی از شاگردان میرزا محمدحسن شیرازی بود. علامه قاضی از شخصیتهای کمنظیر معاصر عرفان و شیعه است. او همچنین استاد علامه طباطبایی و آیتالله بهجت بودهاست.
علامه طباطبایی در جوانی
نام: سید محمدحسین طباطبایی
عنوان: آیتالله و علامه
زادروز: ۱۲۸۱ شمسی تبریز
درگذشت: ۱۳۶۰ شمسی
نژاد: ایرانی
منطقه: تبریز
مذهب: شیعه دوازدهامامی
سنت مدرسهای: فقه جعفری
زمینههای فعالیت: تفسیر، فقه، فلسفه و عرفان
آثار: المیزان[۱]
تأثیرپذیران: علامه طهرانی ، غلامحسین ابراهیمی دینانی،مرتضی مطهری ، محمد جواد باهنر ، محمد حسینی بهشتی
تفسیر به معنای توضیح دادن مطلبی است تا قابل فهم گردد و اصطلاحاً به شرحهایی که بر قرآن نوشته میشود، اطلاق میگردد. اولین تفسیر مکتوب و مدون قرآن، تفسیر محمد بن جریر طبری است.
واژهشناسی تفسیر
تفسیر در لغت یعنی نقاب از چهرهٔ چیزی برگرفتن.[۱]
یعنی قرآن و سنت، مانند علم قرائت٬ علم تفسیر٬ علم حدیث، علم کلام نقلی٬ علم فقه٬ علم اخلاق نقلی.[۱]
در نگاه دیگر، به تمام علومی که در مسیر خداشناسی قرار گیرند و همه علومی که برای جامعه اسلامی لازم و ضروری است علوم مفروضه اسلامی اطلاق میشود.[۲]
علم کَلام یا عقائد دانشی در محدوده دین اسلام است که به بحث پیرامون اصول اعتقادی و جهانبینی دینی بر مبنای استدلال عقلی و نقلی میپردازد و به شبهههایی که در این زمینه مطرح میشود، پاسخ میدهد. علم کلام از علوم اسلامی است که رویکرد های متفاوتی در آن وجود دارد. در برخی رویکردها بر کاربرد عقل و علم در مسائل اعتقادی تاکید می شود و در برخی رویکردهای دیگر جنبه نقلی و سمعی آن مورد تاکید قرار می گیرد. علم کلام معتقد به تحقیقی بودن باورهای اعتقادی است، نه تقلیدی بودن آنها.
این علم به پایههای اعتقادی در یک دین و مقابله و بحث با نظرات دیگر اندیشهها میپردازد. جُستارهایی مانند برهانهای اثبات وجود خدا، حدوث یا قدم جهان هستی، نبوت خاصه و نبوت عامه، عدل الهی، امامت، معاد و... در این رشته نظری بحث میشود. دانشمند علم کلام را «متکلم» مینامند. در آثار اسلامی، گاه از متألهین دیگر ادیان نیز به عنوان متکلم نامبرده شدهاست.
علم بدیع در اصطلاح ادیبات، سومین فن (بعد از معانی و بیان) از فنون بلاغت است و موضوع آن آرایشهای سخن فصیح و بلیغ در نظم و نثر است.[۱] به این آرایشها محسّنات و صنایع بدیعی و نیز آرایههای ادبی میگویند.[۲] بدیع را مانند ادویه دانستهاند که اگر به اندازه، استعمال شود، غذا را مطبوع و لذیذ میکند و اگر زیاد شود آن را تند و نا مطبوع میسازد.[۳]
معانی یا علم معانی یکی از شاخههای سهگانهٔ علوم بلاغی در ادبیات است. معانی علم به اصول و قواعدی است که به یاری آنها کیفیت مطابقهٔ کلام با مقتضای حال و مقام شناخته میشود. موضوع آن الفاظی است که رسانندهٔ مقصود گوینده باشد و فایدهٔ آن آگهی بر اسرار بلاغت است در نظم و نثر.[۱] علم معانی دارای اصول و قواعدی که رعایت آنها به سخنران و یا نویسنده امکان میدهد:
احوال گوناگون مخاطبان را باز شناسد و از مقام و موقعیتهای گوناگون آگاه شود؛
کلام خود را منطبق و متناسب با آن احوال و موقعیتهای متفاوت ایراد کند.[۲]