۱۱ مطلب با موضوع «علما :: مراجع» ثبت شده است

ایت الله محمدعلی گرامی




محمدعلی گرامی (زادهٔ ۱۳۱۷ خورشیدی، قم) از مراجع تقلید شیعه ایرانی است.[۲]


فعالیتهای علمی وی شامل: فقه و اصول، تفسیر و علوم قرآنی است.[۳]


آیت الله گرامی، فعالیت سیاسی و مبارزه ی خود را پس از آشنایی با خمینی آغاز کرد. وی از سوی رژیم پهلوی بارها دستگیر، زندانی، شکنجه و تبعید شد.[۴]


وی از ابتدا پرداخت یارانه نقدی را نه به نفع عموم مردم، بلکه فقط به نفع خانوارهایی می دانست که تعداد فرزندان بیشتری نسبت به متوسط جامعه دارند و معتقد بود این هزینه گزاف باید در تولید سرمایه‌گذاری می‌شد.[۵]




منابع

↑ صفحه اصلی محقق - محمد علی گرامی

↑ سایت رسمی آیت‌الله العظمی گرامی

↑ صفحه اصلی محقق - محمد علی گرامی

↑ گرد آورنده: محمدرضا احمدی. «خاطرات آیت الله محمدعلی گرامی (کتاب)». مرکز اسناد انقلاب اسلامی. بازبینی‌شده در بهمن 91.

↑ «پرداخت یارانه نقدی را به نفع مردم نمی‌دانم». ایلنا، 26 مهر 1391. بازبینی‌شده در بهمن 91.

 


 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی بهرامی

آیت‌الله‌العظمی سبحانی تبریزی - مراجع شیعه

 

نام کامل                                                                   جعفر سبحانی

لقب                                                                    آیت‌الله‌العظمی سبحانی تبریزی

خویشاوندا

      شیخ محمدحسین خیابانی (پدر)

زادگاه تبریز                                                                           ایران

محل تحصیل                                                                          قم

محل زندگی                                                                         قم

تالیفات                                                              نظام النکاح فی الشریعة الاسلامیة الغراء

نظام الارث فی الشریعة الاسلامیة الغراء

نظام القضاء و الشهادة فی الشریعة الغراء

نظام المضاربة فی الشریعة الغراء

الخمس فی الشریعة الاسلامیة الغراء

احکام الصوم فی الشریعة الاسلامیة الغراء

نیل الوطر من قاعدة لا ضرر

الاعتصام بالکتاب و السنة

المواهب فی تحریر المکاسب

المختار فی احکام الخیار

و...

وبگاه رسمی                                                                  http://www.shia.ir

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی بهرامی

ایت الله سید موسی شُبَیری زنجانی - مراجع شیعه


سید موسی شُبَیری زنجانی (زادهٔ ١١ اسفند ۱۳۰۶ برابر با ٩ رمضان ۱۳۴۶ در قم) از مراجع تقلید شیعه ایرانی است.[۱]


زندگی

پدرش سید احمد زنجانی سال‌ها در مدرسهٔ فیضیهٔ قم نماز جماعت را برگزار می‌کرد که بسیاری از جمله سید روح الله خمینی در نمازش شرکت می‌کردند. اکنون سال‌هاست که او به جای پدرش امام جماعت نماز مغرب و عشا در حرم فاطمه معصومه و نماز ظهر و عصر در مدرسه فیضیهٔ قم است.[۲]

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی بهرامی

فیلسوف، مفسر قرآن، عبدالله جوادی آملی -مراجع روز

 

عبدالله جوادی آملی (زادهٔ ۱۳۱۲ در آمل) فیلسوف، مفسر قرآن، عضو مجلس خبرگان قانون اساسی، عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم[۲]، عضو پیشین مجلس خبرگان رهبری، از امامان جمعه موقت پیشین قم، مدرس حوزه علمیه و یکی از مراجع تقلید شیعه ایرانی است.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی بهرامی

آیت‌الله‌العظمی حسین نوری همدانی - مراجع شیعه

 

نام کامل   :                                             حسین نوری همدانی

لقب   :                                                   آیت‌الله‌العظمی

زادگاه :                                                   همدان ایران

محل تحصیل :                                          همدان، قم

محل زندگی :                                            قم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی بهرامی

ایت الله العظمی حسین وحید خراسانی - مراجع شیعه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی بهرامی

ایت الله العظمی لطف الله صافی گلپایگانی - مرجع شیعه


لطف الله صافی گلپایگانی (زادهٔ ۱۹ جمادی‌الاول ۱۳۳۷ قمری برابر با ۳۰ بهمن ۱۲۹۷ خورشیدی[۱] [۲] [۳]، گلپایگان) از مراجع تقلید شیعه ایرانی است.



زندگی‌نامه

پدر او ملا محمدجواد صافی گلپایگانی (۱۳۳۷-۱۲۴۹ خورشیدی) از فقهای عصر خویش بود. [۴] [۵] و مادرش، فاطمه خانم، دختر مجتهدی با نام آخوند محمدعلی بود. آخوند محمدعلی، هم‌بحث میرزای شیرازی بوده‌است. لطف‌الله صافی اکنون از مراجع طراز اول شیعه به شمار می‌رود.[۶] وی به خاطر نوشتن کتاب التعزیر؛ انواعه و ملحقاته که یک کتاب فقهی است، برنده کتاب سال جمهوری اسلامی ایران و به خاطر نوشتن کتاب پرتوی از عظمت حسین، برنده کتاب سال ولایت، گردیده‌است.[۷] وی همچنین به دلیل نوشتن همین کتاب در سال ۱۳۸۱ به عنوان خادم برگزیده فرهنگ مکتوب عاشورا از سوی وزارت ارشاد شناخته شد.[۸] او برگزیده هفتمین همایش دکترین مهدویت به خاطر تالیف کتاب منتخب الاثر می‌باشد.[۹]


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی بهرامی

فهرست مراجع تقلید شیعه،

فهرست مراجع تقلید شیعه، شامل مراجع عام از سال ۳۲۹ قمری (آغاز غیبت کبری) تاکنون براساس منابع که در ذکر مراجع قرون گذشته به بیان مراجع مشهور اکتفا شده‌است:


مراجع کنونی (به‌ترتیب زادروز)

ردیف نام سال تولد محل تولد تحصیلات محل زندگی وب‌گاه تصویر

۱ لطف‌الله صافی گلپایگانی ۱۹۱۹ ایران عراق قم، ایران سایت رسمی 

۳ حسین وحید خراسانی ۱۹۲۱ ایران عراق قم، ایران سایت رسمی 

۲ مسلم ملکوتی ۱۹۲۴ ایران عراق قم، ایران سایت رسمی 

۴ سید محمد حسینی شاهرودی ۱۹۲۵ عراق ایران قم، ایران سایت رسمی 

۵ محمدصادق روحانی ۱۹۲۶ ایران عراق قم، ایران سایت رسمی 

۶ سید عبدالکریم موسوی اردبیلی ۱۹۲۶ ایران عراق قم، ایران سایت رسمی 

۷ حسین نوری همدانی ۱۹۲۶ ایران ایران قم، ایران سایت رسمی 

۸ محمدعلی علوی گرگانی ۱۹۲۶ عراق عراق قم، ایران سایت رسمی 

۹ ناصر مکارم شیرازی ۱۹۲۷ ایران عراق قم، ایران سایت رسمی 

۱۰ قربان‌علی محقق کابلی ۱۹۲۸ افغانستان عراق و افغانستان کابل، افغانستان سایت رسمی 

۱۱ سید موسی شبیری زنجانی ۱۹۲۸ ایران ایران قم، ایران سایت رسمی 

۱۲ جعفر سبحانی ۱۹۲۸ ایران عراق قم، ایران سایت رسمی 

۱۳ سید علی سیستانی ۱۹۳۰ ایران عراق نجف، عراق سایت رسمی 

۱۴ محمد اسحاق فیاض ۱۹۳۰ افغانستان عراق نجف، عراق سایت رسمی 

۱۵ محمدحسین نجفی ۱۹۳۲ هند (انگلستان) پاکستان و عراق سرگودها، پاکستان سایت رسمی 

۱۶ محمدابراهیم جناتی ۱۹۳۲ ایران ایران و عراق قم، ایران سایت رسمی 

۱۷ عبدالله جوادی آملی ۱۹۳۳ ایران ایران قم، ایران سایت رسمی 

۱۸ حسین مظاهری اصفهانی ۱۹۳۴ ایران ایران اصفهان، ایران سایت رسمی 

۱۹ سید علی‌محمد دستغیب ۱۹۳۵ ایران ایران شیراز، ایران سایت رسمی 

۲۰ جواد غروی علیاری ۱۹۳۵ ایران عراق تهران، ایران سایت رسمی 

۲۱ سید محمدسعید حکیم ۱۹۳۶ عراق عراق نجف، عراق سایت رسمی 

۲۲ محمدآصف محسنی ۱۹۳۶ افغانستان عراق و ایران کابل، افغانستان  

۲۳ یوسف صانعی ۱۹۳۷ ایران ایران قم، ایران سایت رسمی 

۲۴ سید کاظم حائری ۱۹۳۸ عراق عراق قم، ایران سایت رسمی 

۲۵ محمدعلی گرامی ۱۹۳۸ ایران ایران قم، ایران سایت رسمی 

۲۶ سید علی خامنه‌ای ۱۹۳۹ ایران ایران تهران، ایران سایت رسمی 

۲۷ سید صادق شیرازی ۱۹۴۰ عراق عراق قم، ایران سایت رسمی 

۲۸ اسدالله بیات زنجانی ۱۹۴۲ ایران ایران قم، ایران سایت رسمی 

۲۹ بشیر نجفی ۱۹۴۲ هند (انگلستان) پاکستان و عراق نجف، عراق سایت رسمی 

۳۰ محمدتقی مدرسی ۱۹۴۵ عراق عراق کربلا، عراق سایت رسمی 

مراجع درگذشته (۱۳۴۰ تاکنون)

مراجع بر اساس تاریخ درگذشت مرتب شده‌اند:

ردیف نام سال تولد سال درگذشت محل تولد تحصیلات محل زندگی وب‌گاه تصویر

۱ سید عزالدین حسینی زنجانی ۱۹۲۱ ۲۰۱۳ ایران ایران مشهد، ایران سایت رسمی 

۲ محمد صادقی تهرانی ۱۹۲۶ ۲۰۱۱ ایران ایران قم، ایران سایت رسمی 

۳ سید محمدحسین فضل‌الله ۱۹۳۵ ۲۰۱۰ عراق عراق بیروت، لبنان سایت رسمی 

۴ علی صافی گلپایگانی ۱۹۱۲ ۲۰۱۰ ایران عراق ایران سایت رسمی 

۵ حسینعلی منتظری ۱۹۲۲ ۲۰۰۹ ایران عراق ایران سایت رسمی 

۶ محمدتقی بهجت فومنی ۱۹۱۷ ۲۰۰۹ ایران عراق ایران سایت رسمی 

۷ محمد فاضل لنکرانی ۱۹۳۱ ۲۰۰۷ ایران عراق ایران سایت رسمی 

۸ سید حسن طباطبایی‌قمی ۱۹۱۱ ۲۰۰۷ ایران عراق ایران  

۹ میرزا جواد تبریزی ۱۹۲۶ ۲۰۰۶ ایران ایران ایران سایت رسمی 

۱۰ سید محمدعلی موحد ابطحی ۱۹۲۲ ۲۰۰۱ ایران ایران ایران  

۱۱ سید محمد شیرازی ۱۹۲۸ ۲۰۰۱ عراق عراق عراق سایت رسمی 

۱۲ سید محمد صدر ۱۹۴۳ ۱۹۹۹ عراق عراق عراق سایت رسمی 

۱۳ محمدعلی اراکی ۱۸۹۵ ۱۹۹۴ ایران ایران ایران - 

۱۴ سید محمدرضا گلپایگانی ۱۸۹۸ ۱۹۹۳ ایران عراق ایران - 

۱۵ سید ابوالقاسم خویی ۱۸۹۹ ۱۹۹۲ ایران عراق عراق سایت رسمی 

۱۶ سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی ۱۹۰۲ ۱۹۹۰ ایران عراق ایران - 

۱۷ سید روح‌الله خمینی ۱۹۰۲ ۱۹۸۹ ایران عراق ایران سایت رسمی 

۱۸ سید علی نقی‌نقوی ۱۹۰۵ ۱۹۸۸ هند (انگلستان) عراق هندوستان - 

۱۹ سید محمدکاظم شریعتمداری ۱۹۰۴ ۱۹۸۵ ایران عراق ایران - 

۲۰ سید عبدالله شیرازی ۱۸۹۲ ۱۹۸۴ ایران عراق ایران سایت رسمی 

۲۱ سید محمود شاهرودی ۱۹۷۴ عراق عراق عراق  

۲۲ سید محسن حکیم ۱۸۸۹ ۱۹۷۰ عراق عراق عراق - 

۲۳ سید عبدالهادی شیرازی ۱۸۸۶ ۱۹۶۱ عراق عراق ایران - 

۲۴ سید حسین بروجردی ۱۸۷۵ ۱۹۶۱ ایران عراق ایران سایت رسمی 

عمده مراجع فقهی شیعه از غیبت کبری تا ۱۳۴۰.ش

 

عمده مراجع فقهی شیعه از سال ۳۲۹ قمری (آغاز غیبت کبری) تا سال ۱۳۴۰.ش که براساس منابع به جهت تاریخی یا تألیف آثار دارای شهرت بیشتری هستند[۱]:

 

کنیه، نام شهرت درگذشت محل سکونت سده قمری

ابومحمد، حسن بن علی ابن ابی عقیل عمانی ۳۴۰ عراق ۴

ابوجعفر، محمدبن حسن بن احمد ابن ولید ۳۴۳ قم ۴

ابوغالب، احمد بن محمد ابوغالب زراری (شیبانی) ۲۸۵-۳۶۸ کوفه ۴

ابوالقاسم، جعفر بن محمد ابن قولویه ۳۶۹ قم ۴

ابوالحسن، محمد بن احمد ابن داود ۳۷۸ قم - بغداد ۴

ابوجعفر ثانی، محمد بن علی بن حسین شیخ صدوق ۳۸۱ ری - بغداد ۴

ابوعلی، محمد بن احمد ابن جنید اسکافی ۳۸۱ ری ۴

ابوعبدالله، محمدبن محمدبن نعمان شیخ مفید ۴۱۳ بغداد ۵

ابوالقاسم، علی بن حسین سید مرتضی علم الهدی ۴۳۶ بغداد ۵

ابوصلاح، تقی بن نجم ابوالصلاح حلبی ۴۴۷ حلب ۵

ابوجعفر ثالث، محمد بن حسن شیخ طوسی ۴۶۰ بغداد - نجف ۵

ابویعلی، حمزة بن عبدالعزیز سلار دیلمی ۴۶۳ حلب ۵

اوبویعلی، محمدبن حسن بن حمزه شریف جعفری ۴۶۳ حلب ۵

ابوالقاسم، عبدالعزیز بن تحریر قاضی ابن براج ۴۸۱ طرابلس ۵

ابوعلی، حسن بن محمد طوسی مفید ثانی ۵۱۵ نجف ۶

ابوسعید، عبدالجلیل بن مسعود متکلم رازی ۵۶۰ نجف ۶

ابورضا، فضل الله بن علی حسینی راوندی ۵۷۰ کاشان ۶

قطب الدین، سعید بن عبدالله قطب‌الدین راوندی ۵۷۳ کاشان ۶

ابوالمکارم، حمزه بن علی ابن زهره حلبی ۵۱۱-۵۸۵ حلّه ۶

ابوجعفر رابع، محمد بن علی بن حمزه عمادالدین طوسی (طوسی مشهدی) ۵۸۵ حله 

ابوعبدالله، محمد بن احمد ابن ادریس حلی ۵۳۳-۵۹۸ حله ۶

شمس الدین، فخّار بن مُعدّ ابن معد موسوی ۶۳۰ حله ۷

ابوابراهیم، محمد بن جعفر ابن نما ۶۴۵ حله 

رضی الدین، علی بن موسی ابن طاووس ۵۸۹-۶۶۴ حله 

جمال الدین، احمد بن موسی ابن طاووس ۶۷۳ حله 

نجم الدین، جعفر بن حسن محقق حلی ۶۰۲-۶۷۶ حله 

ابوزکریا، یحیی بن سعید بن احمد ابن سعید حلی ۶۰۱-۶۹۰ حله 

غیاث الدین، عبدالکریم بن احمد ابن طاووس ۶۴۸-۶۹۳ حله 

جمال الدین، حسن بن یوسف علامه حلی ۶۴۸-۷۲۶ حله ۸

عمیدالدین، عبدالمطلب بن محمد عمیدی ۶۸۱-۷۵۴ حله 

ابوجعفر، محمد بن محمد قطب‌الدین رازی ۷۷۶ حله 

ابوطالب، محمد بن حسن فخرالمحققین ۶۸۲-۷۷۱ حله 

ابوعبدالله، محمد بن مکی شهید اول ۷۳۴-۷۸۶ حله 

زین الدین، علی بن خازن حائری حله 

ابوالقاسم، علی بن محمد بن مکّی ابن الشهید(اوّل) ۸۱۰ حله ۹

ابوعبدالله، مقداد بن عبدالله فاضل مقداد سیوری ۸۲۶ حله 

ابوالعباس، احمدبن محمدبن فهد ابن فهد حلی ۷۵۷-۸۴۱ حله 

بدرالدین، حسن بن جعفر اعرج حسینی ۹۳۳ جبل عامل ۱۰

ابوالحسن، علی بن هلال جزایری (شیخ الاسلام) ۹۳۷ حله 

شمس الدین، محمد بن مکی عاملی شامی ۹۳۸ جبل عامل 

ابوالقاسم، علی بن عبدالعلی عاملی میسی ۹۳۸ اصفهان 

ابوالحسن، علی بن حسین بن عبدالعالی محقق کرکی (محقق ثانی) ۸۶۲-۹۴۰ حلب - اصفهان 

زین‌الدین بن علی شهید ثانی ۹۱۱-۹۶۶ جبع شام 

نورالدین، علی بن حسین صائغ حسینی ۹۸۰ حله 

نجم الدین، عبدالله بن حسین یزدی ۹۸۱ نجف 

عزالدین، حسین بن عبدالصمد حارثی (پدر شیخ بهائی) ۹۱۸-۹۸۴ جبل عامل-هرات 

علی بن هلال ابن هلال عاملی ۹۸۴ اصفهان 

احمد بن محمد مقدس اردبیلی ۹۹۳ نجف 

ابومحمد، عبدالعالی بن علی عاملی کرکی ۹۲۶-۹۹۳ اصفهان 

محمد بن علی صاحب مدارک - موسوی ۱۰۰۹ جبع شام ۱۱

جمال الدین، حسن بن زین‌الدین صاحب معالم ۱۰۱۵ جبع شام 

عزالدین، عبدالله بن حسین عزالدین تستری ۱۰۲۱ اصفهان 

بهاءالدین، محمدبن حسین عاملی شیخ بهایی ۱۰۳۰ اصفهان 

ابوالمعالی، علی بن محمد طباطبائی ۱۰۳۱ نجف 

ابواسحاق، ابراهیم بن علی ابن مفلح ۱۰۳۲ اصفهان 

محمدامین بن محمد استرآبادی (مؤسس اخباری) ۱۰۳۶ مدینه 

محمد بن حسن پسر صاحب معالم ۱۰۴۰ حلب 

بهاءالدین، محمد بن محمدباقر حسینی نائینی ۱۰۴۰ اصفهان 

محمدباقر بن شمس الدین داماد ۱۰۴۱ اصفهان 

شرف الدین، علی بن حجةالله طباطبائی ۱۰۶۰ نجف 

حسین بن محمد سلطان العلماء (خلیفةالسلطان) ۱۰۶۶ اصفهان 

نورالدین، علی بن علی موسوی عاملی ۱۰۶۸ جبل عامل 

محمدتقی بن مقصود مجلسی اول ۱۰۷۰ اصفهان 

ابوعبدالله، حسین بن حیدر حسینی کرکی (مجتهد) ۱۰۷۷ اصفهان 

رفیع الدین، محمد بن حیدر میرزا رفیعا نائینی (حسنی طباطبائی) ۱۰۸۰ اصفهان 

محمد بن محمد قاضی سعید قمی ۱۰۸۰ قم 

محمدصالح بن احمد محمدصالح سیروی مازندرانی ۱۰۸۰ قم 

ملا محمدباقر بن محمد محقق سبزواری (مؤمن) ۱۰۹۰  

محمد بن مرتضی ملامحسن فیض کاشانی ۱۰۹۱ کاشان 

علیرضا بن حبیب الله موسوی عاملی ۱۰۹۱ اصفهان 

حسین بن محمد محقق خوانساری ۱۰۱۶-۱۰۹۸ اصفهان 

محمدطاهر بن محمدحسین قمی ۱۰۹۸ قم 

علی بن محمد بن حسن عاملی جبعی ۱۰۱۴-۱۱۰۳ اصفهان ۱۲

علامه محمدباقر بن محمدتقی مجلسی دوم ۱۰۳۷-۱۱۱ اصفهان 

جعفر بن عبدالله حویزی ۱۱۱۵ اصفهان 

جمال الدین محمد بن حسین آقاجمال خوانساری ۱۱۲۵ اصفهان 

حسین بن حسن دیلمانی ۱۱۲۹ اصفهان 

زین الدین بن محمد عاملی جبعی ۱۱۳۰ اصفهان 

محمد بن حسن فاضل هندی ۱۱۳۷ اصفهان 

احمد بن اسماعیل جزایری ۱۱۵۰ نجف 

محمد بن باقر رضوی قمی ۱۱۷۰ اصفهان - نجف 

اسماعیل بن محمد خواجوی مازندرانی ۱۱۷۳ مازندرانی 

یوسف بن احمد صاحب حدائق (بحرانی) ۱۱۸۶ نجف 

ابوالحسن بن عبدالله موسوی جزایری ۱۱۹۳ تستر 

محمد بن محمد بیدآبادی ۱۱۹۷ اصفهان 

محمدباقر بن محمد اکمل وحید بهبهانی ۱۲۰۵ نجف ۱۳

مهدی بن ابی‌ذر نراقی اول ۱۲۰۹ کاشان 

محمدمهدی بن مرتضی بحرالعلوم (طباطبائی) ۱۱۵۵-۱۲۱۲ نجف 

اسدالله بن اسماعیل تستری-کاظمی ۱۲۲۰ کاظمین 

جعفر بن خضر کاشف الغطاء ۱۲۲۸ نجف 

ابوالقاسم بن محمدحسن میرزای قمی (صاحب قوانین) ۱۱۵۱-۱۲۳۱ قم 

علی اکبر بن محمدباقر ایجی اصفهانی ۱۲۳۱ اصفهان 

محسن بن حسن محقق اعرجی (کاظمینی) ۱۲۴۰ نجف 

محمد بن علی سید مجاهد (طباطبائی) ۱۲۴۲ نجف - اصفهان 

احمد بن مهدی نراقی دوم ۱۲۴۴ کاشان 

ملا محمدشریف بن حسنعلی شریف‌العلما مازندرانی ۱۲۴۵ نجف 

ابراهیم بن محمد موسوی قزوینی ۱۲۴۶ نجف 

موسی بن جعفر کاشف الغطاء ۱۲۵۶ نجف 

محمدباقر بن محمدتقی حجةالاسلام محمدباقر شفتی ۱۱۷۵-۱۲۶۰ اصفهان 

محمدابراهیم بن محمد کلباسی ۱۲۶۲ اصفهان 

حسن بن جعفر نجفی صاحب انوارالفقاهه ۱۲۶۲ نجف 

سید محمد بن صالح سید صدرالدین عاملی ۱۲۶۳ نجف 

جعفر بن سیف الدین استرآبادی ۱۲۶۳ تهران 

محمدحسن بن باقر نجفی (صاحب جواهر) ۱۲۶۶ نجف 

حسن بن علی واعظ اصفهانی ۱۲۷۳ نجف 

مرتضی بن محمد محقق انصاری ۱۲۸۱ نجف 

عبدالحسین بن علی شیخ العراقین ۱۲۸۶ نجف 

سید محمد بن عبدالصمد شهشانی ۱۲۸۹ اصفهان 

حسین بن محمد کوه کمره‌ای ۱۲۹۹ نجف 

حسین بن محمداسماعیل اردکانی ۱۳۰۲ کربلا ۱۴

محمد بن محمدباقر فاضل ایروانی ۱۳۰۶ نجف 

سید ابوالقاسم بن حسن حجت طباطبائی ۱۳۰۹ کربلا 

محمدحسن بن محمود میرزای شیرازی (صاحب فتوای تنباکو) ۱۲۳۰-۱۳۱۲ سامرا 

ابوالمعالی بن محمدابراهیم کرباسی ۱۳۱۵ اصفهان 

محمد بن فضل علی فاضل شرابیانی ۱۲۴۵-۱۳۲۲ نجف 

محمدحسن بن عبدالله مامقانی ۱۳۲۳ نجف 

سید ابوالقاسم بن معصوم اشکوری ۱۳۲۵ نجف 

ملا محمدکاظم بن حسین آخوند خراسانی ۱۳۲۹ نجف 

محمدتقی بن محمدباقر آقا نجفی اصفهانی ۱۳۳۲ اصفهان 

سید محمدکاظم بن عبدالعظیم محقق یزدی (صاحب عروه) ۱۳۳۷ نجف 

محمدتقی بن محبّ علی میرزای دوم ۱۳۳۸ نجف 

فتح الله بن محمدجواد نمازی شیرازی (شریعتمدار) ۱۳۳۹ نجف 

احمد بن علی نجفی ۱۳۴۰ نجف 

محمد بن محمدتقی ارباب ۱۳۴۱ قم 

محمدصادق بن حسین اصفهانی ۱۳۴۸ اصفهان 

ابوالقاسم بن محمدتقی کبیر ۱۳۵۳ قم 

ابوالقاسم دهکردی دهکردی ۱۳۵۳ اصفهان 

محمدحسین نائینی نائینی ۱۳۵۵ نجف 

عبدالکریم حائری یزدی موسس حوزه قم ۱۳۵۵ قم 

ابوالحسن انگجی انگجی ۱۲۸۲-۱۳۵۷ آذربایجان 

ضیاءالدین عراقی عراقی ۱۳۵۹ نجف 

محمدحسین غروی اصفهانی کمپانی ۱۲۹۶-۱۳۶۱ نجف 

رضا بن محمدحسین مسجد شاهی ۱۲۸۷-۱۳۶۲ اصفهان 

سید ابوالحسن اصفهانی اصفهانی ۱۳۶۵ نجف - سامرا 

سید حسین طباطبائی قمی طباطبائی قمی ۱۳۶۶ نجف 

محمدتقی خوانساری خوانساری ۱۳۷۱ قم 

محمد حجت کوه‌کمری کوه‌کمری ۱۳۷۲ قم 

سید صدرالدین بن اسماعیل صدر ۱۳۷۳ قم 

محمدحسین کاشف‌الغطاء کاشف‌الغطاء ۱۲۹۴-۱۳۷۳ نجف 

سید حسین بن علی حمامی ۱۳۷۹ نجف 

سید جمال الدین بن حسین موسوی گلپایگانی ۱۳۷۹ نجف 

 

منابع

↑ مرجعیت، سید هدایت‌الله طالقانی، نشر: ارغنون - سبز رویش، چاپ اول (۱۳۷۴)؛ صفحات ۳۳۷ تا ۳۴۴ کتاب شامل: لیست ۱۴۷ مرجع فقهی شیعه از سنه ۳۲۹ قمری (آغاز غیبت کبری) تا دهه‌های اخیر (سال ۱۴۱۵.ق - ۱۳۷۳ شمسی)

«مراجع، علما» ‎(فارسی)‎. مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت. بازبینی‌شده در اردیبهشت ۱۳۸۸.

«زندگینامه علما و بزرگان نامدار شیعه» ‎(فارسی)‎. اندیشه قم. بازبینی‌شده در بهمن ۱۳۹۰.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی بهرامی

نظر رهبر انقلاب در باره طلاب و سیاست


حضرت آیت‌الله خامنه‌ای(مد ظله العالی):

عزیزان! طلاب جوان! فضلا! توجه کنید که حوزه علمیه -همان‌طور که امام(ره) مکرر فرمودند- قاعده نظام جمهوری اسلامی است... و سه عنصر قطعی، در وجود و ذات خودش لازم دارد... اولین عنصر، فقه است... عنصر دوم، تهذیب و اخلاق است... عنصر سوم، آگاهی سیاسی است.

آگاهی سیاسی، به مثابه چشمی است که اگر نداشته باشیم، آن دو عنصر(فقاهت و اخلاق)، دیگر در حرکت به ما کمک نخواهندکرد.1

درستان را خوب بخوانید تا عالم بشوید و بتوانید جواب نیازهای مردم را بدهید. در کنار درس، از اوضاع عالم و کشور و مسائل سیاسی، مطلع باشید که اگر بی‌اطلاع باشید، به درد پاسخ‌گویی به نیازهای مردم، نخواهیدخورد؛ این را صریحاً به شما می‌گویم. باید بدانید که در مملکت و در دنیا چه می‌گذرد و نیازهای مردم چیست؛ عالم هم باشید تا آن وقت، مفید باشید؛ و الا مفید نخواهیدبود.2

 



پی‌نوشت‌ها:

1. سخنرانی در مراسم بیعت هزاران تن از طلاب، فضلا و اساتید حوزه علمیه قم و روحانیون بیست کشور جهان، 22/3/1368.

متن کامل در: http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2088 

2. سخنرانی در مراسم عمامه‌گذاری گروهی از طلاب، 26/10/1368.

متن کامل در: http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2249  

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی بهرامی

حضرت امام خامنه ای دام عزه از دید ویکی پدیا

 

سید علی خامنه‌ای

شناسنامه

نام کامل سید علی حسینی خامنه

معروف به «سیدعلی»، «ولی‌امر»[۱]

زادروز ۲۴ تیر ۱۳۱۸ (سن: ۷۴ سال)

زادگاه مشهد، ایران

همسر منصوره خجسته باقرزاده[۲][۳]

فرزندان مجتبی، بشری، هدی، مصطفی، مسعود و میثم

خویشاوندان سرشناس پدر: سید جواد خامنه‌ای

برادران: محمد، هادی، حسن

خواهر: بدری (همسر شیخ علی تهرانی)

دین اسلام، شیعه

حزب سیاسی حزب جمهوری اسلامی

دومین رهبر جمهوری اسلامی

پس از سید روح‌الله خمینی

سومین رئیس جمهور ایران

پیش از علی‌اکبر هاشمی رفسنجانی

پس از محمدعلی رجایی

سومین امام جمعه تهران

پس از حسینعلی منتظری

وبگاه رسمی 

khamenei.ir

 

 

سید علی حسینی خامنه معروف به سید علی خامنه‌ای (زادهٔ ۲۴ تیر ۱۳۱۸، مشهد) رهبر کنونی و دومین رهبر جمهوری اسلامی ایران است. او به عنوان رهبر، ولی فقیه، رئیس حکومت و عالی ترین مقام جمهوری اسلامی ایران و فرمانده کل قوای نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران است. وی سومین رئیس‌جمهور ایران از سال ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۸ در دو دوره پیاپی بود.


او تا ۱۹ سالگی تحصیلاتی در حوزه علمیه مشهد و حوزه علمیه نجف فرا گرفت و سپس برای تحصیلات عالی به حوزه علمیه قم رفت. وی در این حوزه با روح‌الله خمینی که از استادان آنجا بود و بعدها بنیان‌گذار حکومت جمهوری اسلامی ایران شد آشنا شد و بر سر درس‌های او نشست. در جوانی با جنبش‌های مخالف حکومت پادشاهی پهلوی همراه شد و نخستین بار پس از حادثه ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ دستگیر و به زندان انداخته شد. او چندین بار دیگر نیز در طی دوران حکومت شاهنشاهی توسط ساواک دستگیر شد و این دستگیری‌ها به آشنایی او با چندین انقلابی معروف از جمله آیت‌الله حسینعلی منتظری انجامید. با اوج‌گیری اعتراضات مردمی در سال ۱۳۵۷ و آزادسازی تعدادی از زندانیان سیاسی از سوی حکومت به منظور بازتر کردن فضای سیاسی، خامنه‌ای پس از واپسین دوره تبعید خود به زادگاهش مشهد بازگشت.


به دنبال پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن همان سال، خامنه‌ای عضوی از شورای انقلاب شد و در سال ۱۳۵۹ به نمایندگی مردم تهران در نخستین مجلس شورای اسلامی رسید. یک سال بعد او توانست از یک سوءقصد که توسط هواداران گروه فرقان طراحی شده بود جان سالم به در برد. از آن پس، خامنه‌ای سمت ۲ دور پیاپی ریاست جمهوری ایران را میان سال‌های ۱۳۶۸–۱۳۶۰ بر دوش داشت. وی پس از مرگ آیت‌الله خمینی در سال ۱۳۶۸ به عنوان دومین ولی فقیه به رهبری ایران رسید و از آن هنگام تاکنون بر این مسند است. او امام جمعهٔ تهران و رئیس بنیاد دائرةالمعارف اسلامی (منتشر کنندهٔ دانشنامه جهان اسلام) نیز می‌باشد.[۴]


اوان زندگی

زادروز

جمهوری اسلامی ایران


سیاست و حکومت ایران


  


سید علی خامنه‌ای در سال ۱۳۱۸ در مشهد به دنیا آمده‌است.[۵][۶] در شناسنامه، تاریخ تولد وی ۲۴ تیرماه ۱۳۱۸ ثبت شده‌است که با ۱۶ژوئیهٔ ۱۹۳۹ برابر است، اما خود زادروز صحیحش را در [۲۹] فروردین ماه می‌داند.[۷][۸]


خانواده

پدر سید علی خامنه‌ای، سید جواد و پدربزرگ پدریش سید حسین از روحانیان آذری مقیم نجف بودند و نیایش اهل تفرش که به آذربایجان هجرت کرده‌بود.[۹][۱۰] مادرش خدیجه میردامادی[۱۱] که متولد سال ۱۲۹۱ بود در سال ۱۳۶۸، تنها دو ماه بعد از شروع رهبری او درگذشت. وی دربارهٔ مادرش چنین گفته‌است: «مادرم خانمی بود بسیار فهمیده، باسواد، کتابخوان، دارای ذوق شعری و هنری، حافظشناس –البته نه به معنای علمی، بلکه به معنای مأنوس بودن با دیوان حافظ–، با قرآن کاملاً آشنا بود».[۱۲] او دختر آیت‌الله هاشم میردامادی بود که اصالتاً اصفهانی و مقیم مشهد بود.


پدر بزرگ مادری رهبر ایران، زاده و بزرگ‌شدهٔ نجف و دانش‌آموختهٔ حوزهٔ علمیهٔ نجف البته از سادات میردامادی اصفهانی و مشخصاً نجف‌آبادی بود. او حدوداً در ۴۰ سالگی به ایران مهاجرت کرد و در مشهد به تبلیغات مذهبی و تحصیل و تدریس و نوشتن کتاب‌های اسلامی مشغول بود. او در زمان کشف حجاب در حکومت رضاشاه در مسجد گوهرشاد مشهد مبارزاتی کرد و پس از مخالفت با این طرح به سمنان تبعید شد و در مسجد جامع گوهرشاد سالیان بسیار امام جماعت بود و تفسیر قرآن می‌کرد و کتاب تفسیر قرآن خلاصةالبیان را نوشت.[۱۳] شوهرعمه‌اش شیخ محمد خیابانی بود.[۱۴]


سید علی خامنه‌ای متأهل و دارای ۶ فرزند است. همسر وی منصوره خجسته باقرزاده نام دارد. نام دخترانش بشری و هدی، و پسرانش مصطفی ،مجتبی ، مسعود (محسن) و میثم است.[۱۵][۱۶] بشری همسر محمدجواد گلپایگانی فرزند محمدی گلپایگانی رئیس‌دفتر رهبری است.[۱۷] هدی، همسر مصباح‌الهدی باقری کنی فرزند محمدباقر باقری کنی است.[۱۸] مجتبی با دختر غلامعلی حداد عادل ازدواج کرده‌است.[۱۹] مصطفی با دختر عزیزالله خوشوقت ازدواج کرده‌است و مسعود نیز با فرزند محسن خرازی و خواهر صادق خرازی.[۱۷] میثم داماد محمود لولاچیان از بازاریان مذهبی تهران است.[۲۰]


سید محمد برادر بزرگتر او، عضو مجلس خبرگان قانون اساسی بوده و در حال حاضر ریاست بنیاد حکمت اسلامی صدرا را بر عهده دارد. برادر کوچکترش سیدهادی نیز روحانی و فعال سیاسی عضو مجمع روحانیون مبارز است، که در سال ۱۳۷۹ روزنامهٔ حیات نو را منتشر کرد که بعداً به دستور دادگاه ویژهٔ روحانیت توقیف شد.[۲۱][۲۲] یکی از خواهران وی به نام بدری همسر شیخ علی تهرانی بود. علی تهرانی روحانی فعّال در دوران انقلاب بود که به مجاهدین خلق گرایید و به عراق پناهنده گشت. او در سال ۱۳۷۴ به همراه خانواده‌اش به ایران بازگشت. بدری در ایران درگذشت.[۲۳][۲۴] برادر کوچکتر او، سید حسن، مسئول هیئت‌های رسیدگی به تخلفات اداری وزارت نفت و نمایندهٔ وزیر نفت در این هیئت[۲۵]، و عضو شورای پروانه نمایش است.[۲۶]


دوران کودکی و تحصیل

او از دوران کودکی در خانواده‌ای فقیر پرورش یافت[۲۷] و از چهار سالگی به همراه برادر بزرگش سید محمد به مکتبخانه و پس از مدتی به دبستانی اسلامی به نام دارالتعلیم دیانتی رفت و تحصیلش را تا اخذ مدرک دیپلم ادامه داد. در دورهٔ دبیرستان، خواندن جامع المقدمات و صرف و نحو را آغاز کرد. سپس از مدرسهٔ جدید وارد حوزهٔ علمیهٔ مشهد شد و نزد پدر و دیگر استادان وقت ادبیات و مقدمات را خواند.


وی کتب ادبی از قبیل جامع المقدمات، سیوطی، مغنی را نزد مدرّسان مدرسهٔ سلیمان خان و نوّاب خواند. پدر نیز بر درس فرزندانش نظارت می‌کرد. کتاب معالم را نیز در همان دوره خواند. سپس شرایع الاسلام و شرح لمعه را مشترکاً نزد پدر و آقا میرزا مدرس یزدی آموخت و رسائل و مکاسب را در حضور شیخ هاشم قزوینی. بقیهٔ دروس سطح فقه و اصول را نزد خود پدر خواند و دورهٔ مقدمات و سطح را در پنج سال و نیم به اتمام رساند.


در زمینهٔ منطق و فلسفه، کتاب منظومهٔ سبزواری را ابتدا از جواد آقا تهرانی و بعدها نزد شیخ رضا ایسی خواند.[نیازمند منبع]


تحصیلات حوزوی

سید علی خامنه‌ای از سن هجده‌سالگی در مشهد درس خارج فقه و اصول را نزد آیت‌الله میلانی از مراجع وقت آغاز کرد. در سال ۱۳۳۶ به قصد زیارت عازم نجف شد. در مدت اقامت کوتاه خود از دروس سید محسن حکیم و ابوالقاسم خویی و سید محمود شاهرودی بهره برد. او با مشاهدهٔ وضعیت تحقیق و تدریس در نجف تصمیم به تحصیل در آن شهر گرفت، ولی به دلیل مخالفت پدر پس از هفت ماه به ایران بازگشت.[۲۸]


پس از آن از سال ۱۳۳۷ تا ۱۳۴۳ در حوزهٔ علمیهٔ قم به تحصیلات عالی در فقه و اصول و فلسفه مشغول شد. او سر درس آیت‌الله بروجردی و مرتضی حائری یزدی و علامه طباطبایی حاضر شد و نیز پای درس فقه و اصول سید روح‌الله خمینی شرکت کرد.


در سال ۱۳۴۳ یک چشم پدرش براثر بیماری آب مروارید نابینا شد. پس از آن به‌رغم علاقه‌اش به تحصیل در قم، برای مراقبت از پدر به مشهد بازگشت و تا سال ۱۳۴۷ همانجا درس‌آموزی خود را با شرکت در دروس استادانی چون آیت‌الله میلانی ادامه داد. در کنار آن به کتاب‌های فقه و اصول و معارف دینی به طلاب و دانشجویان می‌آموخت.[۲۸]


تحصیل در شوروی

سید علی خامنه‌ای در جوانی در دانشگاه پاتریس لومومبا در مسکو تحصیل کرده و یا از آن دانشگاه فارغ‌التحصیل شده‌است.[۲۹][۳۰] این آموزشکده تکمیلی در شوروی،[۳۱] به «دانشگاه آکسفورد تروریسم» معروف است.[۳۲] پل میشل ویبی دیدگاه اقتصادی او در مخالفت با نوعی از خصوصی‌سازی که دلخواه رفسنجانی است را بی‌ارتباط به روابط او با روسیه از آغاز دوران تحصیلش نمی‌داند.[۳۳]


فعالیت‌های انقلابی

سیدعلی خامنه‌ای خود را «از شاگردان فقهی، اصولی، سیاسی، انقلابی سید روح‌الله خمینی» می‌داند. البته به گفتهٔ خودش نخستین جرقه‌های انقلابی و مبارزاتی با نظام پهلوی را سید مجتبی نواب صفوی در ذهن او زده‌است[۳۴][۳۵]:


همان وقت جرقه‌های انگیزش انقلاب اسلامی به وسیله نوّاب صفوی در من به وجود آمد و هیچ شکی ندارم که اولین آتش را مرحوم نوّاب در دل ما روشن کرد.

در سال ۱۳۳۱ هنگامی که نوّاب صفوی با عدّه‌ای از فدائیان اسلام به مشهد رفته‌بود و در مدرسهٔ سلیمان خان، سخنرانی‌ای پرهیجان کرد در موضوع احیای اسلام و حاکمیت احکام الهی، مخالفت با شاه و انگلیس و ادعای دروغگویی آنان به ملت ایران، سید علی یکی از طلبه‌های جوان همان مدرسه بوده‌است.[۳۴]


نخستین دستگیری‌ها (ایام ۱۵ خرداد)

وی را در ۱۲ خرداد ۱۳۴۲ (۹ محرم) دستگیر کردند و یک شب بازداشت بود. فردای آن روز به شرط اینکه منبر نرود و تحت نظر باشد، آزاد شد.


با پیش آمدن حادثهٔ خونین قیام ۱۵ خرداد، بازهم او را از بیرجند به مشهد آورده تحویل بازداشتگاه نظامی دادند و ۱۰ روز آنجا زندانیش کردند.[۲۷][۳۶]


دومین بازداشت (سفرهای انقلابی)

بهمن ۱۳۴۲ (رمضان ۱۳۸۳ قمری) او با عده‌ای از دوستانش آهنگ کرمان کرد و پس از دو سه روز توقف در کرمان و سخنرانی و منبر و دیدار با عالمان و طلاب شهر، عازم زاهدان شد.


به دلیل سخنرانی‌ها به‌ویژه درایام ششم بهمن سالگرد انتخابات و رفراندوم شاه، در روز ۱۵ رمضان زادروز حسن بن علی، ساواک شبانه او را دستگیر و با هواپیما روانهٔ تهران کرد.


وی حدود ۲ ماه به صورت انفرادی در زندان قزل‌قلعه زندانی شد.[۲۸]


سومین و چهارمین بازداشت (کلاس‌های درس)

به دلیل کلاس‌های تفسیر و حدیث و اندیشهٔ اسلامی وی در مشهد و تهران مورد تعقیب ساواک قرار گرفت.


برای همین در سال ۱۳۴۵ در تهران مخفیانه زندگی می‌کرد. سال دیگر در ۱۳۴۶ دستگیر و محبوس شد. همچنین دوباره ساواک در سال ۱۳۴۹ نیز دستگیر و زندانیش کرد.[۲۸]


پنجمین بازداشت

وی دربارهٔ پنجمین بازداشت خویش توسط ساواک می‌نویسد:[۲۸]


از سال ۴۸ زمینهٔ حرکت مسلحانه در ایران محسوس بود. حساسیت و شدت عمل دستگاه‌های جاری رژیم پیشین نیز نسبت به من، که به قرائن دریافته بودند چنین جریانی نمی‌تواند با افرادی از قبیل من در ارتباط نباشد، افزایش یافت. سال ۵۰ مجدداً و برای پنجمین بار به زندان افتادم. برخوردهای خشونت آمیز ساواک در زندان آشکارا نشان می‌داد که دستگاه از پیوستن جریان‌های مبارزهٔ مسلحانه به کانون‌های تفکر اسلامی به‌شدت بیمناک است و نمی‌تواند بپذیرد که فعالیت‌های فکری و تبلیغاتی من در مشهد و تهران از آن جریان‌ها بیگانه و به‌کنار است. پس از آزادی، دایرهٔ درس‌های عمومی تفسیر و کلاس‌های مخفی ایدئولوژی و... گسترش بیشتری پیدا کرد.

بازداشت ششم (ادامهٔ درس‌ها)

در خلال سال‌های ‎۱۳۵۰-۱۳۵۳ درس‌های تفسیر و ایدئولوژی سید علی خامنه‌ای در سه مسجد کرامت و امام حسن و میرزا جعفر در مشهد تشکیل می‌شد.


این فعالیت‌ها موجب شد که در دی ماه ۱۳۵۳ ساواک به خانه‌اش در مشهد هجوم برده، او را دستگیر و بسیاری از یادداشت‌ها و نوشته‌هایش را ضبط کند.


این ششمین و طولانی ترین بازداشت وی بود که نزدیک به ۱۰ ماه به طول انجامید. خامنه‌ای تا پاییز ۱۳۵۴ در زندان کمیتهٔ مشترک ضدخرابکاری بود. در این مدت او به سلول انفرادی برده‌بودند.[۲۸]


وی در این باره گفت:


سختی‌هایی که در این بازداشت تحمل می‌کرد، فقط برای آنان که آن شرایط را دیده‌اند، قابل فهم است.

پس از آزادی از زندان، به مشهد برگشت و بازهم همان برنامه ادامه داشت. البته دیگر امکان تشکیل کلاس‌های سابق را به او ندادند.[۲۸]


تبعید به ایرانشهر

در اواخر سال ۱۳۵۶، نیروهای امنیتی پهلوی وی را دستگیر و به مدت ۳ سال به ایرانشهر تبعید کرد.


در اواسط سال ۱۳۵۷ با اوج‌گیری مبارزات انقلاب ایران، از تبعیدگاه آزاد شده به مشهد بازگشت.[۲۸]


پس از انقلاب اسلامی ایران

آیت‌الله خمینی پیش از بازگشت از پاریس به تهران او را در کنار مطهری و بهشتی و هاشمی رفسنجانی در شورای انقلاب منصوب شد. هنگامی که مطهری پیام خمینی را بدو رساند از مشهد به تهران آمد.


ازجمله فعالیت‌های او در این دوره عبارت اند از[۲۸]:


رخدادها سال

پایه‌گذاری و عضویت درحزب جمهوری اسلامی

با همکاری و همفکری بهشتی و باهنر و هاشمی رفسنجانی و برخی دیگر در اسفند اسفند ۱۳۵۷

معاونت وزارت دفاع ۱۳۵۸

سرپرستی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ۱۳۵۸

امام جمعهٔ تهران ۱۳۵۸

نمایندهٔ مردم تهران در مجلس شورای اسلامی ۱۳۵۸

نمایندهٔ سید روح‌الله خمینی در شورای عالی دفاع ۱۳۵۹

حضور در جبهه‌ها با شروع جنگ ایران و عراق ۱۳۵۹

ترور نافرجام[۳۷]

آسیب دائمی در ناحیه دست در پی حادثه[۳۸] ششم تیرماه ۱۳۶۰[۳۹]

شورای انقلاب

نوشتارهای وابسته: شورای انقلاب، دولت موقت ایران، و ابوالحسن بنی‌صدر

پس از انقلاب اسلامی، آیت‌الله خمینی در ۱۵ بهمن ۱۳۵۷ مهدی بازرگان را به نخست‌وزیری دولت موقت انتقالی برگزید. پس از تسخیر سفارت آمریکا در تهران در آبان ۱۳۵۸ دولت موقت استعفا کرد.


با پذیرش این استعفا از آبان ۱۳۵۸ تا بهمن همان سال (روی‌هم‌رفته به مدت سه ماه) ادارهٔ کشور را به شورای انقلاب سپردند. در این سه ماه سید علی خامنه‌ای سرپرستی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را برعهده داشت. او سپس برای کاندیداتوری در انتخابات اولین دوره مجلس شورای اسلامی استعفا داد.[۴۰]




کابینهٔ موقت شورای انقلاب

رؤسا

ر. رئیس نوبت ریاست ر. رئیس نوبت ریاست

۱ مطهری اولین رئیس ۳ بهشتی سومین رئیس

۲ طالقانی دومین رئیس ۴ بنی‌صدر آخرین رئیس

وزیران

ر. وزیر وزارت‌خانه ر. وزیر وزارت‌خانه

۱ باهنر آموزش‌وپرورش ۱۰ قزوینی راه وترابری

۲ قندی ارتباطات ۱۱ احمدزاده صنایع ومعاون

۳ نمازی اقتصاد ۱۲ حبیبی علوم

۴ قطب‌زاده امورخارجه ۱۳ میناچی ارشاد

۵ صدر بازرگانی ۱۴ فروهر کار

۶ سامی بهداشت ۱۵ رفسنجانی کشور

۷ شیبانی کشاورزی ۱۶ کتیرایی مسکن

۸ مهدوی کنی دادگستری ۱۷ معین‌فر نفت

۹ خامنه‌ای دفاع ۱۸ تاج نیرو



نمایندگی مجلس ۱۳۵۹-۱۳۶۰

در اردیبهشت ۱۳۵۹ با کسب ۶۵٫۸۰ درصد از مجموع ۲٬۱۳۴٬۴۳۴ رای[۴۱] بعد از فخرالدین حجازی، حسن حبیبی، مهدی بازرگان، علی اکبر معین فر، در حوزهٔ انتخابیهٔ تهران پنجم شد و به اولین دورهٔ مجلس شورای ملی پس از انقلاب راه یافت.[۴۲]


ترور ناموفق

رهروان فرقان که بازماندهٔ گروه فرقان بودند، در ضبط‌صوتی بزرگ که بر میز سخنرانی آیت‌الله خامنه‌ای در مسجد ابوذر تهران بمب کار گذاشتند. این بمب ۶ تیر ۱۳۶۰ هنگام سخنرانی او منفجر شد. البته بمب کامل عمل نکرد. امام جمعهٔ تهران و نمایندهٔ خمینی در شورای‌عالی دفاع، از این سوءقصد که ممکن بود به مرگ وی بینجامد، جان سالم به در برد ولی جراحات شدیدی بر او وارد شد. براساس اخبار منتشره در همان زمان، خامنه‌ای «از نقطه بالای کتف راست و بالای ران سمت راست» مجروح شد و «استخوان ترقوه»اش شکست و با قطع چند رگ و عصب دست راست وی، دچار مشکل حرکتی شد. دست راست او از آن هنگام از کار افتاده‌است.


احمد قدیریان این ترور را کار جواد قدیری و سازمان مجاهدین خلق می‌داند. البته گزارش روزنامهٔ کیهان در شماره فردای ترور در داخل ضبط صوت نوشته شده‌بود: «هدیهٔ گروه فرقان». اعضای گروه فرقان پس از ترورهای سال ۱۳۵۸ دستگیر و اعدام شده‌بودند اما برخی از پیروان آنها گروه رهروان فرقان را تاسیس کردند و قاسم اسلامی و سید علی خامنه‌ای را ترور کردند. ایرج مصداقی عاملان ترور را ایرج افشاری و اروج امیرخان‌زاده معرفی کرده‌است.[۴۳]


مرکز اسناد انقلاب اسلامی نیز این ترور را کار بازماندگان گروه فرقان می‌داند با این تفاوت که نام عامل اصلی را امیرمسعود تقی‌زاده می‌داند.[۴۴][۴۵]


ریاست جمهوری ۱۳۶۰-۱۳۶۸

نوشتارهای وابسته: انتخابات ریاست‌جمهوری ایران (مهر ۱۳۶۰) و انتخابات ریاست‌جمهوری ایران (۱۳۶۴)

سید علی خامنه‌ای در انتخابات مهرماه ۱۳۶۰ به مقام ریاست جمهوری رسید. این در حالی بود که ۴۲ نفر از ۴۶ نامزد رقیب وی در این انتخابات رد صلاحیت شدند و تا حدود زیادی مشخص بود که نامزداول مورد حمایت نظام، حجت‌الاسلام خامنه‌ای است.[۴۶] او در این انتخابات که با مشارکت ۷۵٪ی مردم بر‌گزار شد که از دو انتخابات پیش بیشتر بود، ۹۵٪ رای‌ها را به دست آورد که تا کنون بیشترین است.


آیت‌الله خمینی، در مورد ریاست‌جمهوری او گفته‌است:


ما از سر ناچاری چون آدم نداشتیم به ورود یکی از روحانیون به عرصهٔ اجرایی و انتخابات آقای خامنه‌ای، رای دادیم، وگرنه هر زمانی که آدم صالح و مورد اعتمادی پیدا کنیم، ایشان باید به جایگاه اصلیش یعنی مسجد باز گردد.[۴۷][مدرک معتبر]

در انتخابات سال ۱۳۶۴ نیز، بسیاری از رقیبان خامنه‌ای از جمله نامزدان نهضت آزادی یعنی مهدی بازرگان و ابراهیم یزدی و احمد صدر حاج‌سیدجوادی، رد صلاحیت شدند. او بار دیگر با کسب ۸۵٪ رای در سمت ریاست‌جمهوری ماند.


مهدی بازرگان، دربارهٔ رد صلاحیت خود در این انتخابات گفته‌است:


چون حاکمیت می‌دید که ممکن است ما در انتخابات حائز اکثریت باشیم، چنین تصمیمی گرفت[۴۶]

از جمله سمت‌ها در این دوران[۲۸]:


ریاست شورای انقلاب فرهنگ، ۱۳۶۰

ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام، ۱۳۶۶

ریاست شورای بازنگری قانون اساسی، ۱۳۶۸

کابینهٔ نخست میرحسین موسوی

رئیس‌جمهور: سید علی خامنه‌ای

وزیران

ر. وزیر وزارت‌خانه ر. وزیر وزارت‌خانه

۱ پرورش آموزش وپرورش ۱۳ نژادحسینیان راه و ترابری

۲ مرتضی نبوی ارتباطات ۱۴ هاشمی‌طبا صنایع

۳ ری‌شهری اطلاعات ۱۵ بهزاد نبوی صنایع سنگین

۴ نمازی اقتصاد ۱۶ نجفی،فاضل علوم

۵ ولایتی امور خارجه ۱۷ معادیخواه ارشاد

۶ عسگراولادی بازرگانی ۱۸ توکلی کار

۷ منافی بهداشت ۱۹ ناطق‌نوری، نیک روش کشور

۸ نامدار زنگنه جهاد سازندگی ۲۰ گنابادی مسکن‌

۹ سلامتی کشاورزی ۲۱ حسین نیلی معادن وفلزات

۱۰ اصغری دادگستری ۲۲ غرضی نفت

۱۱ رفیقدوست سپاه ۲۳ غفوری‌فرد نیرو

۱۲ سلیمی دفاع   

معاونان نخست وزیری

ر. معاون معاونت ر. معاون معاونت

۱ آقازاده وزیرمشاور ۳ داوودی شمسی تربیت بدنی

۲ زنجانی برنامه وبودجه ۴ میرزاطاهری محیط زیست



کابینهٔ دوم مهندس میرحسین موسوی

رئیس‌جمهور: سید علی خامنه‌ای

وزیران

ر. وزیر وزارت‌خانه ر. وزیر وزارت‌خانه

۱ اکرمی، نجفی آموزش وپرورش ۱۳ سعیدی کیا راه و ترابری

۲ غرضی ارتباطات ۱۴ شافعی صنایع

۳ ری‌شهری اطلاعات وامنیت ۱۵ بهزاد نبوی صنایع سنگین

۴ ایروانی اقتصاد ۱۶ فرهادی علوم

۵ ولایتی امور خارجه ۱۷ خاتمی ارشاد

۶ عابدی جعفری بازرگانی ۱۸ سرحدی زاده کار

۷ مرندی بهداشت ۱۹ محتشمی‌پور کشور

۸ نامدار زنگنه، فروزش جهاد سازندگی ۲۰ کازرونی مسکن‌

۹ زالی کشاورزی ۲۱ حسین نیلی معادن وفلزات

۱۰ حبیبی دادگستری ۲۲ آقازاده نفت

۱۱ رفیقدوست سپاه ۲۳ بانکی، نامدار زنگنه نیرو

۱۲ جلالی دفاع   

معاونان نخست وزیری

ر. معاون معاونت ر. معاون معاونت

۱ بهزاد نبوی وزیرمشاور ۳ درگاهی تربیت بدنی

۲ زنجانی برنامه وبودجه ۴ منافی محیط زیست



رهبری

نوشتار اصلی: عملکرد سید علی خامنه‌ای و سازمان‌های تابعه


پس از درگذشت آیت‌الله خمینی، خبرگان رهبری در تاریخ ۱۴ خرداد ۱۳۶۸، سید علی خامنه‌ای را که در آن زمان ریاست جمهوری ایران را به‌عهده داشت، به سمت «رهبر جمهوری اسلامی ایران» برگزیدند.


طبق بررسی‌های مجلهٔ آمریکایی فوربس، او ۲۶اُمین انسان قدرتمند جهان در سال ۲۰۱۱ و ۲۱اُمین در سال ۲۰۱۲ میلادی[۴۸] بوده‌است.[۴۹]


برگزیدگی به رهبری

نوشتار اصلی: برگزیدگی سید علی خامنه‌ای به مقام رهبری

پیش از درگذشت آیت‌الله خمینی، آیت‌الله حسینعلی منتظری برای جانشینی او برگزیده شده‌بود. در سال پایانی رهبری او و همزمان با درگیری وی با نظام، او را از این سمت برکنار کردند. البته مسئلهٔ جانشینی رهبری در قانون اساسی پیش‌بینی نشده‌بود.


در ابتدا، شورای رهبری‌ای سه نفره مرکب از علی مشکینی و موسوی اردبیلی و سید علی خامنه‌ای برای جانشینی سید روح‌الله خمینی پیشنهاد شد که نتوانست آرای کافی را بدست بیاورد. سپس آیت‌الله گلپایگانی در مجلس خبرگان به اجماع گذاشته شد و رای نیاورد.


سرانجام وی در روز ۱۴ خرداد ۱۳۶۸ با کسب بیش از ۷۲ درصد،[۵۰] به این مقام رسید.


در این جلسه هم چنین هاشمی رفسنجانی پیش از رای گیری سخنرانی کرد و به تمجید از او پرداخت.[نیازمند افزودن مدرک]


در زمان انتخاب وی به رهبری، در قانون اساسی پیش‌بینی شده‌بود، که رهبر باید مرجع باشد.[نیازمند افزودن مدرک]


مخالفت‌ها

نوشتارهای وابسته: همه‌پرسی قانون اساسی ایران (۱۳۶۸)

انتخاب خامنه‌ای برای رهبری بحث‌برانگیز بوده‌است. وی یکی از شرط‌های به دست گرفتن امر رهبری یعنی مرجعیت را مطابق با قانون اساسی نداشت. بر اساس اصل صدونهم قانون اساسی سابق شرایط و صفات رهبر یا اعضای شورای رهبری عبارت بود از: صلاحیت علمی و تقوایی لازم برای افتا و مرجعیت، بینش سیاسی و اجتماعی و شجاعت و قدرت و مدیریت کافی برای رهبری. ولی او عنوان مرجعیت را نداشت.


هاشمی رفسنجانی به نقل از آیت‌الله خمینی در مجلس خبرگان گفت که وی گفته‌بوده‌است که مرجعیت لازم نیست.

آیت الله خمینی پیش از درگذشتش خود خواستار اصلاح قانون اساسی بود و خود شورایی برای بازنگری در قانون اساسی تشکیل داده‌بود. وی در ۹ اردیبهشت ۱۳۶۸ در نامه‌ای به علی مشکینی، رئیس شورای بازنگری قانون اساسی، نوشته بود که:

معتقدم برای رهبری شرط مرجعیت لازم نیست. مجتهد عادل مورد تأیید خبرگان محترم سراسر کشور، کفایت می‌کند[۵۱][۵۲]

در سال ۱۳۷۶، آیت‌الله حسینعلی منتظری عدم کفایت علمی و دینی و نامشروع بودن این انتخاب را مطرح کرد.[۵۳] وی درباره مرجعیت خامنه‌ای گفت اینکه آمدند در شب بعد از فوت آیت‌الله اراکی، عده‌ای بچه راه انداختند در خیابان جلوی جامعه مدرسین، مثل همین الان که راه می‌اندازند; بعد هم سه چهارنفر از تهران آمدند و اصلاً (کسانی که ایشان را می‌گفتند) هفت هشت نفر بیشتر نبودند و به زور هفت نفر را به عنوان مرجع گفتند که ایشان را هم جزو کنند، در صورتی که ایشان در حد فتوا و مرجعیت نیست. بنابر این مرجعیت شیعه را مبتذل کردند، بچه گانه کردند، با یک عده بچه اطلاعاتی که راه انداختند! اینها مصیبتهایی است که ما در این کشور می‌بینیم.[۵۴]

احمد آذری قمی نیر با نوشتن نامه‌ای او را فاقد شرایط مرجعیت برشمرد[۵۵]}}[۵۶]

در سال ۸۳ قاسم شعله‌سعدی نمایندهٔ مجلس‌های سوم و چهارم در نامه‌ای به سید علی خامنه‌ای با وی را حجت‌الاسلام خطاب کرد و گفت در زمان انتصاب به عنوان رهبر، فاقد شرایط تعیین‌شده برای رهبری در قانون اساسی بوده‌است.[۵۷]

در رسانه

در سال ۲۰۰۰ کمیتهٔ حمایت از روزنامه‌نگاران، وی را جزو ۱۰ دشمن آزادی بیان قرار داد.[۵۸]


در اوایل کار مجلس ششم، وقتی طرح اصلاح قانون مطبوعات، تهیه شده‌بود تا در جلسهٔ علنی مجلس مطرح شود، خامنه‌ای با حکم حکومتی خود، دستور داد این طرح مسکوت گذاشته شود.[۵۹]. این طرح چندی پیش در مجلس پنجم تصویب شده‌بود.


تاکنون روزنامه‌نگاران بسیاری به دلیل انتقاد از او یا سازمان‌های زیر نظر او دستگیر شده و به زندان افتاده‌اند.[۶۰][۶۱][۶۲] مانند احمد زیدآبادی، عبدالله نوری، محمد نوری زاد، عیسی سحرخیز، محسن سازگارا و اکبر گنجی اشاره کرد.[۶۳]


موقوفه کارنگی برای صلح بین‌المللی در سال ۲۰۰۸ مقاله‌ای با عنوان «بازخوانی خامنه‌ای: دیدگاه جهانی قدرتمندترین رهبر ایران» به قلم کریم سجادپور منتشر کرد.[۶۴] مقاله اینچنین آغاز می‌شود: «شاید در دنیا هیچ رهبری نباشد که به اندازهٔ آیت‌الله خامنه‌ای برای مسایل جاری جهان اهمیت داشته باشد اما درعین‌حال تا این حد برای جهانیان ناشناخته باشد». به نظر می‌رسد این تحلیل که خود موسسهٔ کارنگی آن را «تحلیل عمیق سیاسیِ» سیدعلی خامنه‌ای و بر اساس سخنرانی‌ها و نوشته‌های وی در ۳ دهه اخیر می‌داند،[۶۵] در ایران چندان با واکنش‌های تند داخلی مواجه نشده‌است.[۶۶][۶۷]


سفرهای استانی

سفر به استان قم در سال ۱۳۸۹

سید علی خامنه‌ای در ۲۷ مهر ۱۳۸۹ برای یک سفر ۹ روزه به شهر قم رفت.[۶۸]


وی در یکی از سخنرانی‌هایش گفت که تحریم‌های آمریکا و شورای امنیت اثر چندانی در زندگی مردم نخواهد داشت. وی دربارهٔ حوادث سال ۸۸ نیز گفت:


دشمنان، قصد داشتند با فتنه‌انگیزی، این حضور پرشور را تحت‌الشعاع قرار دهند، اما موفّق نشدند و فتنه پارسال، کشور را در برابر میکروب‌های سیاسی واکسینه کرد.»[۶۹][۷۰][۷۱]

انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۳۸۸

نوشتار اصلی: انتخابات ریاست‌جمهوری ایران (۱۳۸۸)

در انتخابات سال ۱۳۸۸، محمود احمدی‌نژاد با میرحسین موسوی و دو تن دیگر رقابت می‌کرد. در این انتخابات احمدی‌نژاد با ۶۳٪ رای در برابر ۳۴٪ رای موسوی به پیروزی رسید. انتخابات اعتراضات شدیدی را از سوی هواداران موسوی و کروبی در پی داشت و معترضان نظام را به تقلب گسترده در انتخابات متهم کردند. البته آیت‌الله خامنه‌ای، از نتیجهٔ اعلام شده حمایت و ساعاتی پس از اعلام نتایج به رئیس‌جمهور منتخب تبریک گفت.[۷۲] وی در انتخابات‌های گذشته نیز، فردای روز انتخابات پیام تبریکی برای رئیس جمهور ارسال کرده‌است.[۷۳][۷۴][۷۵]


موسوی پیش از اعلام نتیجه خود را پیروز انتخابات اعلام کرده‌بود. حامیان موسوی، صحت نتایج را به چالش کشیده و راهپیمایی‌های مردمی عظیمی را در تهران و چند شهر دیگر بر‌گزار کردند.


علی خامنه‌ای خواستار شد که طبق روند قانونی شورای نگهبان موارد تقلب ادعایی بررسی شود. به‌رغم درخواست معترضان او با خروج از روند قانونی مخالفت کرد. (البته چند مورد را اجازه داد، مانند تمدید مهلت). شورای نگهبان تصمیم بازشماری رای‌ها را گرفت و بازشماری انجام شد، ولی مخالفان خودِ شورای نگهبان را از عاملان تقلب در انتخابات دانسته و بررسی انجام شده توسط آن را مقبول نمی‌دانستند.[نیازمند منبع]


پس از حدود یک هفته اعتراض، خامنه‌ای اولین واکنش علنی خود را به ناآرامی‌ها نشان داد. او با بعید خواندن احتمال تقلب ۱۱ میلیونی به مخالفان در مورد ادامهٔ اعتراضات خیابانی هشدار داد. وی در نماز جمعهٔ ۲۹ خرداد ۱۳۸۸ که یک هفته بعد از انتخابات بر‌گزار شد در خطبه‌های پیش از نماز به صراحت اعلام کرد که از رئیس جمهور منتخب حمایت می‌کند، تمام توانش را برای ممانعت از تغییر خارج از روند قانون نتیجهٔ انتخابات به کار خواهد گرفت، و هشدار داد که «اگر چند نخبهٔ سیاسی بخواهند قانون را زیر پا بگذارند، یا برای اصلاح ابرو چشم را کور کنند، چه بخواهند و چه نخواهند مسئول خون‌ها و خشونت‌ها و هرج‌ومرج‌ها، آن‌هایند». وی ضمن تعریف از هاشمی در عبارتی اثرگذار و بسیارمهم گفت: «من البته در موارد متعددی با آقای هاشمی اختلاف‌نظر داریم، که طبیعی هم هست؛ ولی مردم نباید دچار توهم بشوند، چیز دیگری فکر کنند. البته بین ایشان و بین آقای رئیس جمهور از همان انتخاب سال ۸۴ تا امروز اختلاف‌نظر بود، الان هم هست؛ هم در زمینهٔ مسائل خارجی اختلاف‌نظر دارند، هم در زمینهٔ نحوهٔ اجرای عدالت اجتماعی اختلاف‌نظر دارند، هم در برخی مسائل فرهنگی اختلاف‌نظر دارند؛ و نظر آقای رئیس جمهور به نظر بنده نزدیکتر است.» این جمله وی بارتاب‌های کوتاه‌مدت و بلندمدت فراوانی در پی داشت و دارد.[۷۶]


سازمان عفو بین‌الملل در اطلاعیه‌ای این سخنرانی را «چراغ سبز رهبر ایران برای سرکوب» توصیف کرد. اعتراضات فردای آن روز با کشته شدن چند تن از معترضین همراه شد.[۷۷][۷۸]


دیری نپایست که اعتراضات متوجه خامنه‌ای شد و معترضان با سردادن شعارهایی، عملکرد وی را مورد اعتراض قرار دادند.[۷۹]


او در پاسخ به درخواست موسوی اردبیلی، برای آزادی زندانیان سیاسی گفت:


شما در زمان امام راحل عظیم الشان، رئیس شورای عالی قضائی بودید و من رئیس‌جمهور. در آن زمان که متولی قوهٔ قضائیه شما بودید به دستور رهبر فقید انقلاب، مخالفان نظام اعدام می‌شدند. اکنون من دستور نداده‌ام مخالفان نظام را اعدام کنند، آنها را فقط زندانی کرده‌اند، حالا شما به این هم اعتراض می‌کنید؟![۸۰][۸۱]

در پی حوادث سال ۸۸ او را در سال ۲۰۰۹ دانشگاه اسلو دیکتاتور سال شناخت.[۸۲]


در سال ۱۳۹۰ پس از انتشار اسنادی که جزئیات آن پس از یک سال و نه ماه پس از دیداری با نمایندگان اصولگرای مجلس داشته‌است، به مجلس توصیه کرده‌است که قوهٔ قضاییه باید میان معترضان و آشوبگران تمایز قایل شود، اما این تمایز به معنی مصونیت معترضان نیست و آنها نیز باید تاوان آنچه را که می‌گویند، بپردازند.[۸۳]


حادثهٔ کهریزک

پس از انتخابات، چند تن از دستگیر شدگان از جمله فرزند عبدالحسین روح الامینی از وفاداران به سید علی خامنه‌ای در بازداشتگاه کهریزک، جان خود را از دست دادند که حتی ادعای شکنجهٔ زندانیان نیز شده‌است. پس این ماجرا وی دستور تعطیلی بازداشتگاه را صادر کرد.[۸۴]


یکی از متهمان اصلی پرونده سعید مرتضوی از حامیان خامنه‌ای ذر گذشته بود که در مجلس ششم، وقتی نمایندگان به دلیل عملکرد و سوابق سعید مرتضوی، خواستار برکناری وی شدند سید علی خامنه‌ای در پاسخ گفت:


یک جوان شجاع هم که در قوه قضائیه پیدا شده و قاطعانه عمل می‌کند، می‌خواهید عزل کنید؟[۸۵]

حمله به کوی دانشگاه

در دومین حمله به کوی دانشگاه (حملهٔ نخست در زمان ریاست‌جمهوری سید محمد خاتمی روی داده‌بود)، متجاوزان با شعار حمایت از رهبر به ضرب و شتم دانشجویان پرداختند، که خامنه‌ای در نماز جمعهٔ ۲۹ خرداد این عمل را تقبیح کرد.[۸۶] وی دستور به رسیدگی به وقایع کوی دانشگاه را صادر کرده‌بود.[۸۷]


دیدگاه‌ها

اعتقاد به تئوری توطئه و روحیه ضد آمریکایی

سرژ میشل و پائولو وودز بر این باورند که سخنرانی‌های علی خامنه‌ای مجموعه‌ای است از «تهدیدها و شعارهای تو خالی» که با اعتقاد بر تئوری توطئه و روحیهٔ شدید ضد آمریکایی همراه است، او همه جا «دسیسهٔ دشمنان» را می‌بیند و قدرت‌های خارجی به ترتیب «مستکبر»، «شیطانی»، «آزمند»، «منفور»، «واپس‌گرا»، «برتری‌طلب»، «سرطانی»، «ستمکار»، «زهرآگین» و «تجسم شیطان» توصیف می‌شوند. این صفات هم به دولت‌های غربی و هم سرویس‌های اطلاعاتی‌شان سیا، موساد، اینتلیجنت سرویس، اطلاق می‌شود.[۸۸]


اعتقاد به برتری عقیده و صلاحدید ولی فقیه بر نظر مردم

علی خامنه‌ای، رهبر کنونی نظام جمهوری اسلامی ایران، معتقد است:


اختیارات ولی فقیه در صورت تعارض با اراده و اختیار مردم، بر اختیارات و تصمیمات مردم، مقدم و حاکم است.[۸۹][۹۰]

او عقیده دارد در نظام تحت ولایت ایشان ولی فقیه همان حاکم اسلامی است و حکومتش تا قیامت ادامه پیدا می‌کند:[۹۱]


مراد از ولایت مطلقه فقیه جامع‌الشرایط، این است که دین حنیف اسلام که خاتم ادیان آسمانی و باقی تا روز قیامت است، دین حکومت است و دین اداره شئون جامعه، پس در این حکومت چاره‌ای جز این نیست که تمام طبقات جامعه، یک ولی امر و حاکم شرع و رهبر داشته باشند، تا امت اسلام را از شر دشمنان اسلام و مسلمین حفظ کند و با جلوگیری تعدی قوی بر ضعیف، عدالت را در سیاست جامعه برپا دارند و وسایل پیشرفت فرهنگی، سیاسی و شکوفایی اجتماعی را فراهم سازد و چه بسا این کارها با خواسته‌ها، مطامع، منافع و آزادی بعضی اشخاص در تضاد باشد.

[نیازمند منبع]


از نظر او این حکومت و حاکمیت نه تنها اختیاری نیست،[نیازمند منبع] بلکه تحت عناوینی چون «مصلحت»، «حفاظت امت از دشمنان» و «اجرای حکم اسلام» گریز و چاره‌ای از آن نیست. او همچنین اعتقاد دارد دایره این حاکمیت می‌تواند تا آزادی شخصی افراد پیش رود. خامنه‌ای همچنین از «واجب بودن» اقدام علیه خواسته و صلاحدید مردم، در شرایطی که آنرا مخالف با آنچه که ایشان «مصالح عمومی اسلام و مسلمین» می‌نامند، سخن به میان می‌آورد و حتی بیان می‌دارد که این تشخیص مصالح بر دوش حاکم مسلمین یا همان «ولی فقیه» است:[۹۲]


همچنین بر حاکم مسلمین پس از عهده‌دار گردیدن وظیفه مهم رهبری واجب است، که عنداللزوم دست به اقدامات مناسب بزند و باید خواسته و صلاحدید حاکم مسلمین در مواردی که به مصالح عامه اسلام و مسلمین مربوط می‌شود، برخاسته و صلاحدید عامه مردم، مقدم گردد.

به گفته حسن فیروزآبادی، خامنه‌ای در زمستان ۱۳۹۱ در برابر گفته عده‌ای که سخنان او را «فرمایش» می دانند، آن‌ها را «دستور» دانست و از مسوولان حکومتی گلایه کرد که بدان‌ها عمل نمی‌کنند.[۹۳]


فرهنگ ایرانی

علی خامنه‌ای بر این باور است، که به جای تأکید بر ایران قبل اسلام، باید بر ایران بعد از اسلام تاکید شود زیرا به عقیدهٔ او افتخارات ایران بعد از اسلام برجسته تر از افتخارات ایران قبل از اسلام است.


او همچنین بیان کرده که پیشرفت‌های حکومت‌های دیلمی، سلجوقی و صفوی با پیشرفت‌های ایران قبل اسلام، قابل مقایسه نیست.[۹۴]


موسیقی

علی خامنه‌ای، درباره موسیقی گفته‌است:


موسیقی اگر انسان را از یاد خدا و معنویت غافل کند و به ابتذال، گناه و بیکارگی بکشاند، حرام است. ببینید، در مورد موسیقی دو حرف وجود دارد: یکی این که ببینیم، اساساً مشخصه‌های موسیقی حلال و حرام چیست و دیگر این که بیاییم، در مصداق، مرزهایی را مشخص کنیم تا جوانان بدانند که این یکی حرام و این یکی حلال است.[۹۵] البته این دومی کار آسانی نیست، کار دشواری است. که انسان از این اجراهای موسیقی‌های گوناگون ـ موسیقی خارجی، موسیقی ایرانی هم با انواع و اقسامش، با کلام، بی کلام ـ بخواهد، یکی یکی این‌ها را مشخص کند اما مشخصه‌های کلی یی دارد که آن را می‌شود، گفت. البته من هم در جاهایی به بعضی از اشخاصی که دست اندر کار بودند، آنچه را که می‌توانستم و می‌دانستم، گفته‌ام. حالا هم مختصری برای شما عرض می‌کنم. ببینید. موسیقی اگر انسان را به بیکارگی و ابتذال و بی حالی و واخوردگی از واقعیّت‌های زندگی و امثال این‌ها بکشاند، این موسیقی، موسیقی حلال نیست، موسیقی حرام است.[۹۵] موسیقی اگر چنانچه انسان را از معنویت، از خدا و از ذکر غافل کند، این موسیقی حرام است. موسیقی اگر انسان را به گناه و شهوترانی تشویق کند، این موسیقی حرام است.[۹۵]

وی همچنین در دیدار با اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی در ارتباط با موسیقی گفت:


الان در دانشگاه‌های کشور ترویج موسیقی می‌شه، نباید بشود، ترویج موسیقی می‌شه؟! ترویج موسیقی یک کاری است بر خلاف مذاق اسلام. درسته که هر نوع موسیقی حرام نیست، اما ترویج موسیقی، معناش این نیست که یک موسیقی را که حرام نیست می‌گردند با دقت پیدا می‌کنند، اونو تعلیم می‌دهند به مردم و ترویج می‌کنند. این نیست، نخیر، درست عکس این است.[۹۶]

هوشنگ اسدی، یکی از هم‌سلولی‌های علی خامنه‌ای در زندان پهلوی می‌گوید:


سید علی خامنه‌ای از همان ابتدا از موسیقی تنفر داشته‌است. هنگامی که اسدی در زندان آهنگی را از بنان، زمزمه می‌کرده‌است، خامنه‌ای به وی پیشنهاد داده که به جای زمزمه آهنگ بنان به زمزمه دعا و مناجات بپردازد.[۹۷]


زنان

خامنه‌ای در سخنرانی‌های خود به مناسبت‌های گوناگون دیدگاه خود درباره زنان و نقش آنان را در جامعه بیان کرده است. این دیدارها گاه به مناسبت روز زن در ایران بوده‌اند و گاه با فعالان زن در جهان عرب. دولت ایران اغلب به تبلیغ دیدگاه‌های او درباره زنان می‌پردازد و بسیج ایران نیز برپایه این دیدگاه‌ها منشوری تهیه کرده است تا به تبیین «زن مسلمان طراز انقلاب اسلامی» بپردازد.[۹۸]


در ژوئیه ۱۹۹۷، او اندیشهٔ مشارکت برابر زنان در جامعه را منفی و ابتدایی و کودکانه خواند.[۹۹] به باور وی، حضور زنان در پست‌های اجرایی کشور مایه افتخار نیست و نوعی انفعال در برابر گفتمان غربی به شمار می‌رود.[۱۰۰] او همچنین «خانه‌داری» و «فرزندآوری» را مجاهدت و هنر زنان دانسته است.[۱۰۱]


ارزش راستین زن با این سنجیده می‌شود که او چه میزان محیط خانواده را برای همسر و فرزندانش همانند بهشت می‌کند.[۹۹]

همزمان با رهبری سید علی خامنه‌ای، سیاست‌های محدودیتی برای زنان ایران دنبال شد. این شامل جلوگیری از سفر به خارج زنان بی‌اجازه «ولی» (که اغلب شوهر یا پدر می‌باشد) و جداسازی جنسیتی می‌شود.[۹۹] سرکوب زنان از راه کنترل پوشش هر سال توسط گشت‌های ارشاد اعمال می‌شود و زنان ناچار به بر سر گذاشتن حجاب می‌شوند. سرپیچی از این قانون اغلب دستگیری و جریمه نقدی به همراه دارد.[۱۰۲] در ژوئن ۱۹۹۸، علی خامنه‌ای دستور به «سرکوب رفتارهای سرکشانه زنان» داد و تا میانه اوت همان سال، ۱۸۰۰ زن و مرد به دلیل آنچه «پوشش نامناسب و رفتار هرزه» خوانده شد توسط پلیس دستگیر شدند. این دوره همچنین شاهد سرکوب روزنامه‌نگاران زن و روزنامه‌ها و مجلات ویژهٔ زنان همچون مجله زنان بود.[۹۹]


اتهامات

ماجرای کرخه کور

بنا بر ادعای ابوالحسن بنی‌صدر که در آن زمان فرماندهی کل قوا را بر عهده داشته است، خامنه‌ای در جریان جنگ ایران و عراق و در نبرد کرخه کور در جبهه جنگ حضور یافته ولیکن فرار وی از منطقه عملیاتی موجب تضعیف روحیه و فرار سربازان شده است.[۱۰۳] از سوی دیگر سایت مشرق نیوز ادعا دارد که در جریان جنگ اساساً چنین اتفاقی نیافتاده است. همچنین سخنان خامنه‌ای علیه بنی‌صدر در مجلس نه در پاسخ نمایندگان سوال کننده از وی در مورد فرار از جنگ، بلکه در جریان جلسه رای عدم کفایت در تاریخ ۳۱ خرداد ۱۳۶۰ می‌باشد.[۱۰۴]


ترور میکونوس

نوشتار اصلی: ترور میکونوس


در ۲۱ فروردین ۱۳۷۶، دادگاهی در آلمان، که به پرونده ترور میکونوس رسیدگی می‌کرد، در طی حکمی کمیته امور ویژه جمهوری اسلامی را، که سید علی خامنه‌ای یکی از اعضای آن بود، به دادن دستور این ترور، متهم کرد.[۱۰۵]


مرتضی سرمدی معاون ارتباطات وزیر امور خارجه ایران، در آن زمان اتهامات دستگاه قضائی آلمان را به شدت رد کرد و گفت: «ایران معتقد است مقامات قضایی آلمان و دستگاه قضایی این کشور تحت نفوذ صهیونیست‌ها به مبارزه سیاسی کثیفی علیه جمهوری اسلامی ایران دست یازیده‌اند.»[۱۰۶]


پس از این حکم، آلمان و ایران سفرای خود در دو کشور را فرا خواندند و آلمان چهار دیپلمات ایرانی را از این کشور اخراج کرد، تمامی کشورهای عضو اتحادیه اروپا نیز، سفرای خود را از ایران فراخواندند.


ایران نیز در پاسخ به این حرکت اتحادیه اروپا، تمام سفیران خود را از کشورهای عضو این اتحادیه فرا خواند و روابط دو طرف دچار بحران شد.


که تا سه ماه بعد و پیروزی محمد خاتمی در انتخابات ریاست جمهوری ادامه داشت.[۱۰۷][۱۰۸]


این واقعه، موجی از اعتراضات را در میان مردم ایران علیه آلمان برانگیخت.[۱۰۹] صدهاتن از ایرانیان مخالف حکومت پس از اعلام حکم به شادمانی و رقص در خیابانهای آلمان پرداختند و آلمان به شهروندانش درمورد سفر به ایران هشدار داد.[۱۱۰]


دادگاه آرژانتین

نوشتار اصلی: بمب‌گذاری آمیا


نشریه نیویورک تایمز، مدعی است، که عبدالقاسم مصباحی، یکی از افراد بلندپایه وزارت اطلاعات ایران که درسال ۱۹۹۶ به آلمان گریخت، در مصاحبه‌ای با بازپرس دادگاه آمیا، که برای رسیدگی به پرونده بمب گذاری آمیا بر‌گزار شده بود، خامنه‌ای را متهم کرد که عامل اصلی این ترور بوده و ۲۰۰ میلیون دلار ازحساب مشترک خود با احمد خمینی در بانک سوئیس را صرف این کار کرده‌است. در نهایت دادگاه آرژانتین هیچ حکمی درباره خامنه‌ای صادر نکرد[۱۱۱] ... و نیز مقامات ایرانی مدعی هستند که، تاکنون هیچ مدرکی علیه دخالت جمهوری اسلامی ایران در این خصوص ارائه نشده و سیستم قضایی آرژانتین را فاسد و موضوع را توطئه‌ای سیاسی از سوی صهیونیست‌ها و آمریکا تلقی می‌کنند.[۱۱۲]


حضور در شبکه‌های اجتماعی مجازی

به عقیده آیت‌الله خامنه‌ای استفاده از فیس بوک در شرایطی که موجب "مفسده، تقویت دشمنان اسلام یا خوف ارتکاب گناه" نباشد بلامانع است.[۱۱۳]


دفتر آیت‌الله خامنه‌ای، فعالیت چشمگیری در فضای مجازی داشته و علاوه بر اداره یک سایت اینترنتی بسیار فعال و به لحاظ فنی پیشرفته، بر روی شبکه‌های اجتماعی فیس‌بوک[۱۱۴][۱۱۵]، توییتر و اینستاگرام (یک شبکه اجتماعی به اشتراک گذاری عکس) نیز حضور دارد.[۱۱۶][۱۱۷]


انتقادها از رهبری

خامنه‌ای تاکنون چندین بار در زمینه چگونگی رهبری و اداره کشور مورد انتقاد قرار گرفته است. اغلب مخالفان وی در ایران توسط دستگاه‌های اطلاعاتی دستگیر، زندانی، محصور، یا حذف می‌شوند.[۱۱۸]


از نخستین مخالفان آیت‌الله خامنه‌ای، آیت‌الله گلپایگانی، از مراجع تقلید پرنفوذ، بود که رقیب خامنه‌ای در انتخاب شدن به منصب ولایت فقیه بود. پس از برگزیده شدن خامنه‌ای به این منصب، گلپایگانی از اعلام زمان آغاز ماه رمضان، حلول ماه شوال و اعلام روز عید فطر محروم شد.[۱۱۸] دیگر مخلفانی که در دوره خمینی دستگیر و به زندان افتاده بودند نیز در دوره خامنه‌ای به حصر انداخته شدند؛ از جمله آن‌ها نورالدین کیانوری، رهبر حزب توده ایران، بود که در نامه‌ای به خامنه‌ای پس از رسیدن او به قدرت در نامه‌ای به شرح شکنجه‌های زندان بر خودش، خانواده‌اش، و اعضای حزب توده پرداخت. او به همراه همسرش مریم فیروز پس از اعتراف اجباری در زیر شکنجه به «خانه امن» منتقل و تا هنگام مرگ در آن نگاه داشته شدند.[۱۱۹]


پس از مرگ خمینی و در پی انتشار فهرستی از سوی حوزه علمیه قم که در آن نام مراجع تقلید آورده شده بود، خامنه‌ای به عنوان مرجع تقلید معرفی شد. چنین چیزی واکنش تعدادی از مراجع تقلید را در بر داشت. آن‌ها بر این باور بودند که خامنه‌ای درجه مرجعیت ندارد. در سال ۱۳۷۶ و چند ماه پس از انتخابات دوم خرداد، منتظری در یک سخنرانی به شدت از خامنه‌ای انتقاد کرد و گفت:


آقای خامنه‌ای شما که در شان و حد مرجعیت نیستید... آیت الله مومن (عضو شورای نگهبان) به من گفت یکی از این آقایان (نماینده آیت الله خامنه‌ای در دفتر استفتائات) می‎رود در دفتر ایشان در قم می‎نشیند و مسائل را مطابق نظر آقای خامنه‌ای جواب می‎دهد به ایشان گفتم ایشان که رساله ندارد، شما چگونه فتاوا را بر طبق نظر ایشان جواب می‎دهید؟ گفت ما روی تحریر امام [خمینی] جواب می‎دهیم! گفتم مردم آخر مساله ایشان را می‎خواهند، گفت: می‎گویند ایشان فتوایش مثل فتوای امام است، ما روی تحریر امام جواب می‎دهیم! خوب این معنایش مبتذل کردن مرجعیت شیعه نیست؟[۱۱۸]

این سخنرانی حصر منتظری را در پی داشت. این حصر برای شش سال ادامه یافت تا آنکه سرانجام در دوران دولت اصلاحات در آن بازنگری شد. در رسانه‌های ایران برای سال‌ها از منتظری به بدی یاد می‌شد و او را «شیخ ساده‌لوح» می‌نامیدند. منتظری تا هنگام مرگ در سال ۱۳۸۸ منتقد رهبری خامنه‌ای باقی ماند و در سخنرانی‌هایش درخواست اتخابات آزاد، واگذاری قدرت، و اجازه انتقاد از او داشت.[۱۲۰]


پس از انتخابات جنجال‌برانگیز ۱۳۸۸ در ایران، انقاد از روش رهبری خامنه‌ای بالاتر گرفت. کسانی چون محمد نوری‌زاد و مهدی خزعلی از جمله کسانی بودند که با نوشتن نامه‌های انتقادی از او، روش برخورد نیروهای زیر فرمانش را در برخورد و کشتن معرضان به انتخابات زیر سوال بردند. پاسخ حکومت به این افراد دستگیری و شکنجه آن‌ها بوده است؛ به گونه‌ای که نوری‌زاد و خزعلی هر دو بارها توسط نیروهای اطلاعاتی دستگیر و مورد ضرب و شتم قرار گرفته‌اند.[۱۲۱] در یکی از واپسین نامه‌های خود به خامنه‌ای، نوری‌زاد او را به دلیل کارنامه سیاسیش به عدم کفایت سیاسی و توانایی رهبری کشور متهم کرد.[۱۲۲]


کتاب‌شناسی

تالیف‌ها و پژوهش‌ها

طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن

از ژرفای نماز

گفتاری در باب صبر

چهار کتاب اصلی علم رجال

ولایت

پیشوای صادق

وحدت و تحزّب

هنر از دیدگاه آیت‌الله خامنه‌ای

اجوبة الاستفتائات

درست فهمیدن دین

عنصر مبارزه در زندگی ائمه

روح توحید نفی عبودیت غیر خدا

ضرورت بازگشت به قرآن

سیره امام سجاد

امام رضا و ولایتعهدی

تهاجم فرهنگی

حدیث ولایت

ترجمه‌ها

صلح امام حسن، تألیف راضی آل یاسین.

آینده در قلمرو اسلام، تألیف سید قطب.[۱۲۳]

مسلمانان در نهضت آزادی هندوستان، تألیف عبدالمنعم نمری نصری.

ادعانامه علیه تمدّن غرب، تألیف سید قطب.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی بهرامی