روزه در اسلام عملی است که انسان برای انجام فرمان خدا از اذان صبح تا اذان مغرب از چیزهایی که روزه را باطل میکند خودداری نماید.[۱]روزه از آداب مذهبی است که برای معتقدین به عنوان وسیلهای برای تقرب به خداوند، آمادگی برای مراسم مذهبی، پالایش بدن در راستای درک امور معنوی، کفّاره تخطی از مقررات مذهبی، و عزاداری برای انسانهای درگذشته کاربرد دارد. زیر بنای همه این کاربردهای روزه، تمایل انسان به پدید آوردن شرایط جسمی- -و روانی (اغلب از نوع زاهدانه) است که وسیلهای برای ارتباط میان بنده با خدای خود ایجاد میکنند و در نتیجه جایگاه نیازهای معنوی را اعتلا بخشیده و خواستههای مادی را کوتاه مینمایند. افزایش اراده و کف نفس و نیز ایجاد حسّ شفقت نسبت به نیازمندان از ارزشهای روزه به شمار میآیند. روزه ماه رمضان از ستونهای دین اسلام شمرده میشود و بر همه مسلمانان بالغ، عاقل و سالم واجب است در این ماه روزه بگیرند.[۲] این باور گسترده که روزه گرفتن مخصوصاً در ماه رمضان مناسبترین راه برای پاک کردن گناهان است، باعث شده قوانین روزه هنوز به شکل محکمی رعایت شود.[۳]
روزه در قرآن
روزه در چندین آیه از قرآن ذکر شده است. دستور روزه گرفتن در ماه رمضان و بسیاری از احکام مربوط به آن در سوره بقره آیات ۱۸۳-۱۸۵، و آیه ۱۸۷ آمده است. به علاوه، آیات دیگری نیز هستند که روزه گرفتن را به عنوان کفّاره برخی گناهان (سوره نسا آیه ۹۲، سوره مائده آیات ۸۹ و ۹۵، و سوره مجادله آیه ۴) و یا جایگزین بعضی از آداب مراسم حج (سوره بقره آیه ۱۹۶) بیان میکنند. این آیات به همراه احادیث (به عنوان مثال بخاری و یا حرّ عاملی) شاکله قواعد فقهی روزه را تشکیل میدهند. کلمات «صائمون» و «صائمات» (روزه داران مرد و روزه داران زن) در قرآن در سوره احزاب آیه ۳۵ به عنوان دو گروه از انسانها که در زمره گروه های مورد بخشش و بخشایش خداوند هستند آمده اند. در سوره مریم آیه ۲۶، مریم با خود عهد سکوتی بست که قرآن از آن به روزه یاد میکند. به گفته برگ در دانشنامه اسلام این آیه یاد آور رسم رعایت سکوت در نزد مسیحیان به هنگام روزه است.[۴][۵][۶]آیهٔ ۱۸۳ بقره که امر به روزه میکند ظاهراً در رمضان سال دوم پس از هجرت فروفرستاده شدهاست.[۷] در پی نزول این آیات و وجوب روزهگرفتن، وجوب روزهٔ عاشوراء از میان رفت.[۸]
پیشینه
یکی از سؤالاتی که در مورد روزه و پیشینه ی آن مطرح می شود این است که آیا در ادیان پیش از اسلام نیز روزه بوده است؟
قرآن با صراحت وجود این فریضه الهی را در ادیان دیگر بیان می کند.[۹] و برای پیشینیان نیز واجب بوده است و هم اکنون در کتب عهد عتیق و جدید مطالبی مربوط به روزه وجود دارد;که در اینجا چند فراز از آنها بیان می شود:
1- در تمام اوقات در میان هر طایفه و هر ملّت در موقع ورود اندوه و زحمت غیر مترقّبه روزه معمول بوده است. (پولس، 3:5)
2- حضرت موسى چهل روز روزه گرفت. (سفر تثنیه، 9:9)
3- قوم یهود در موقعى که فرصت یافته مى خواستند اظهار خضوع نمایند روزه مى داشتند تا به وسیله آن رضاى حق را تحصیل نمایند. (سفر داوران 20:26)
4- حضرت مسیح به شاگردانش دستور داد که پس از فوت او روزه خواهند داشت. (انجیل لوقا، 5:34)
این بود چند جمله از کتب عهدین و براى تفصیل بیشتر به کتاب قاموس کتاب مقدّس، ص 437 - 438 مراجعه بفرمایید.[۱۰][۱۱]
آثار روزه
در حدیثی از جعفر صادق علت تشریع روزه برابری میان فقرا و اغنیاست.[۱۲]
محمد حسین طباطبایی در تفسیر المیزان درباره روزه میگوید: «در خصوص روزه برگشتن آثار اطاعت در انسان را در جمله «شاید با تقوا شوید» بیان کردهاست و میگوید فایده روزه تقوا است. و آن خود سودی است که عاید خود شما میشود. و هر که بخواهد به عالم طهارت و رفعت متصل شود و به مقام بلند کمال و روحانیت ارتقاء یابد، اولین چیزی که لازم است بدان ملتزم شود این است که از افسار گسیختگی خود جلوگیری کند و بدون هیچ قید و شرطی سرگرم لذتهای جسمی و شهوات بدنی نباشد. و خود را بزرگتر از آن بداند که زندگی مادی را هدف بپندارد. و سخن کوتاه اینکه از هر چیزی که او را از خداوند مشغول میدارد بپرهیزد. و این تقوایی که قرآن به اشاره میکند تنها از راه روزه و خودداری از شهوات بدست میآید. و این خودداری از شهوات عبارتست از خودداری از شهوت شکم از خوردن و آشامیدن و شهوت جنسی. و اگر مدتی از این سه چیز پرهیز کنند به تدریج نیروی خویشتن داری از گناهان در آنان قوت مییابد و نیز به تدریج بر اراده خود مسلط میشوند و آن وقت در برابر هر گناهی عنان اختیار از کف نمیدهند و در تقرب به خداوند متعال دچار سستی نمیگردند.»[۱۳] روزه در اسلام یکی از فروع عبادی بشمار میآید.
احکام روزه
روزه از دید فقهی امساک است از مفطرات (آنچه روزه را بشکند) که با نیت خاص انجام شود. صائم (روزهدار) باید مسلمان و عاقل باشد و اگر مؤنث است، از حیض و زَچَگی (نفاس) پاک باشد. روزه بر هر مسلمان بالغ و قادر واجب است.[۱۴] روزهخواری عمدی کفاره تخییری دارد: آزادکردن برده، دو ماه روزهگرفتن یا سیرکردن شصت فقیر.[۱۵]
مبطلات
مبطلات روزه نه چیز است:
خوردن و آشامیدن(در آنچه غیر از راه حلق باشد مثل تزریق، محل اختلاف است)
آمیزش در قبل و بنا بر قول مشهور در دبر
دروغ بستن بر خدا، رسول خدا و امامان بنا بر قول منسوب به مشهور. به تصریح برخی حضرت فاطمه و دیگر پیامبران و جانشینان ایشان نیز در حکم یاد شده ملحق به آنانند.
رساندن غبار غلیظ به حلق به قول مشهور(و بنا بر نظر برخی رساندن غبار غیر غلیظ به حلق نیز موجب بطلان روزه است، مگر آنکه اجتناب از آن دشوار باشد.)
باقیماندن بر جنابت، حیض و نفاس تا اذان صبح
استمنا
اماله با مایعات به قول گروهی
استفراغ کردن از روی عمد
فروبردن سر در آب به قول برخی(فروبردن سر در آب؛ بنا بر قول مشهور بر روزه دار حرام است؛ لیکن در بطلان روزه به آن اختلاف می باشد.)[۱۶]
نوشیدن آب در حالت «تلف»، «ضرر» یا «حرج
برخی فقها نوشیدن آب به خاطر ضرر یا حرج را مجاز دانستهاند و البته قضا را واجب دانستهاند. اما برخی هم نظر دیگری دارند.[۱۷] اسدالله بیات زنجانی از مراجع شیعه با استناد به روایاتی از امام صادق که در باب ١٦ وسائلالشیعه از ابواب "من یصح منه الصوم"[۱۸] آمده است، فتوا داده که کسانی که روزه می گیرند ولی تاب و تحمل تشنگی را ندارند، فقط به اندازهای که جلوی تشنگی شان را بگیرد میتوانند آب بنوشند و در این حالت روزهشان باطل نبوده و قضا هم ندارد.[۱۹] همچنین آیتاللهالعظمی جعفر سبحانی در مسأله ۱۲۵۶ رساله توضیحالمسائل خود آوردهاند که:«اگر روزه دار به قدرى تشنه شود که براى او تحمل تشنگى موجب عُسر و حَرَج است، مىتواند به اندازهاى که رفع مشقّت کند، آب بیاشامد و روزه او باطل نمىشود».[۲۰] درستی این روزه و عدم وجوب قضای آن، نظری است که مورد توجه و حتی تاکید برخی فقهاء قرار گرفته است.[۱۷]
مکروهات
ریختن دوا در چشم و سرمه کشیدن در صورتی که مزه یا بوی آن به حلق برسد.
انجام کارهایی که باعث ضعف میشود مانند حمام رفتن و خون گرفتن
انفیه کشیدن (سیستانی: دارو در بینی ریختن)، اگر نداند که به حلق میرسد و اگر بداند جایز نیست.
بو کردن گیاهان معطر
نشستن زن در آب
استعمال شیاف
ترکردن لباس بر بدن
کشیدن دندان و هرکاری که به واسطه آن از دهان خون بیاید.
مسواک کردن به چوب تر (و طبق نظر بعضی مراجع بیجهت آب یا چیزی در دهان کردن)
بدون قصد بیرون آمدن منی زن خود را ببوسد یا کاری کند که شهوت خود را به حرکت آورد.[۲۱]
طبق تمام مذاهب اسلامی نزدیکی عمدی با همسر هنگام روزه واجب، حرام است و روزه را باطل میکند و در شیعه، در همه روزههای واجب و در مذاهب عامه، در روزه ماه رمضان، کفاره نیز دارد.[۲۲]
روزه مستحب
روزه در سایر ماهها غیر از ماه رمضان بجز روزهایی که روزه در آنها حرام به شمار میرود، مستحب است.[۲۳]
روزه حرام
در اسلام در چند مورد روزه گرفتن حرام است:
روزه در روز عید فطر و عید قربان
در روزی که انسان نمیداند آخر ماه شعبان است یا اول ماه رمضان، اگر به نیت اول ماه رمضان روزه بگیرد، این روزه حرام است.
اگر کسی یقین یا گمان دارد روزه برایش مضر است، روزه بگیرد، روزهاش صحیح نیست.
روزه سکوت[۲۴]
غیر از موارد بالا روزههای حرام دیگری نیز وجود دارند که در رسالهها یا کتب مفصله ذکر شدهاند.[۲۵]
روزه مکروه
روزه روز عاشورا، و روزی که انسان شک دارد روزه عرفهاست یا عید قربان، مکروهاست.
چه کسانی مستثنی هستند
به گفته دانشنامه اسلام:[۲۶]
افراد مسن و یا بیمارانی که امید به بهبودی برایشان نیست، در صورت عدم توانائی میتوانند از روزه گرفتن خودداری کنند بدون آنکه مجبور به به جای آوردن قضای آن باشند. این افراد باید به ازای هر روزی که روزه نگرفتند یک مٔد طعام ببخشند.
اگر زنان باردار یا شیرده بترسند که روزه برایشان خطرناک باشد، شکستن روزه بر آنها واجب است؛ گرچه قضای روزه نیز بر گردن آنهاست.
بیمارانی که احتمال بهبودی برایشان میرود و آنهایی که تاب گرسنگی و تشنگی را ندارند، میتوانند روزهشان را بشکنند به شرط آنکه قضایاش را به جای آورند. اگر انسانی در خطر مرگ یا از دست دادن عضوی از اعضای بدن است، شکستن روزه بر او واجب میگردد.
مسافرانی که پیش از طلوع خورشید سفرشان را آغاز میکنند، اگر ضروری باشد، میتوانند روزشان را بشکنند؛ گرچه اگر سفرشان را هنگام روز شروع کنند چنین حکمی برایشان وجود ندارد. اگر خطر جانی وجود داشته باشد، شکستن روزه واجب است. حداقل طول سفر باید دو روز باشد. غذا در این حالت نیز بر گردن آنهاست.
آنهایی که کارهای بدنی سنگین باید انجام دهند، باید هنگام شب نیّت روزه کنند، ولی [در طول روز] اگر نیاز شد میتوانند روزهشان را بشکنند.
بازکردن روزه
افطار
شکستن یا بازکردن روزه را افطار گویند.[۲۷] فقه اهل سنت توصیه میکند که روزه دار در بازکردن روزه خود به محض غروب خورشید شتاب کند، حال آنکه طبق دیدگاه مشهور در فقه شیعه، روزه دار باید صبر کند تا سرخی نیمه شرقی آسمان برود.[۲۸]مسلمانان معمولاً روزه را به تبعیت از پیامبر اسلام با یک نوشیدنی غلیظ و خرما باز میکنند. برخی از مسلمانان بعد از بازکردن روزه نماز میخوانند و سپس آماده وعده غذایی بزرگتری میشوند که معمولاً شامل غذاهای مخصوص به این ماه است. این غذا خوردنها فرصتی برای بازدید بستگان، همسایگان و دوستان از همدیگر است.[۲۹]
در مراکش رسم است در وقت شرعی افطار و سحر در بوق میدمند.[۳۰]
روزه نزدیک شهرهای قطبی
مسلمانان کشورهایی مانند سوئد با ساعتهای طولانی روزهی ماه رمضان در روزهای تابستان رو به رو هستند. امامان جمعه و سازمانهای اسلامی مختلف دیدگاه های گوناگونی دارند؛ اما هنوز هیچ توافق یکسانی درباره چگونگی روزه داری مسلمانان در شمال اروپا صورت نگرفته است و تصمیم در این رابطه به عهده افراد مسلمان گذاشته شده است. اما این امر به این معنی نیست که مسلمانان باید تمام ساعتهای روز را روزه داری کنند.[۳۱]
ارجاعات مذهبی
مرتضی مطهری در مورد فلسفه روزه داری چنین مینویسد:
«پس ما اگر ماه رمضانی را گذراندیم ، شبهای احیایی را گذرانیدیم ، روزه های متوالی را گذراندیم ، بعد از ماه رمضان در دل خودمان احساس کردیم که دیگر بر شهوات خودمان بیش از پیش از ماه رمضان مسلط هستیم . بر عصبانیت خودمان از سابق بیشتر مسلط هستیم . بر چشم خودمان بیشتر مسلط هستیم ، بر زبان خودمان بیشتر مسلط هستیم . بر اعضا و جوارح خودمان بیشتر مسلط هستیم و بالاخره بر نفس خودمان بیشتر مسلط هستیم و می توانیم جلو نفس اماره را بگیریم ، این علامت قبولی روزه ماست ، اما اگر ماه رمضانی گذشت و تمام شد ، حظ ما از ماه رمضان - آن طور که پیغمبر اکرم فرمود که بعضی از مردم حظشان از روزه فقط گرسنگی و تشنگی است - فقط این بوده که یک ماه یک گرسنگیهایی و یک تشنگیهایی کشیدیم (اغلب هم از بس که سحر و افطار می خوریم تشنه و گرسنه هم نمی شویم ولی لااقل بد حال می شویم ) ، یک بد حالی در مدت این یک ماه پیدا کردیم و در نتیجه این بد حالی قدرت ما بر کار کردن کمتر شد و چون قدرت ما بر کار کمتر شد بعد هم آمدیم روزه را متهم کردیم که روزه هم شد کار در دنیا ؟ (آن که محصل و دانشجوست می گوید من در تمام این ماه رمضان قدرت درس خواندنم کم شد . آن که اهل کار دیگری است می گوید قدرت فلان کار من کم شد ، پس روزه بد چیزی است ) این علامت قبول نشدن روزه ماست ، در صورتی که اگر انسان در ماه رمضان روزه گیر واقعی باشد ، اگر واقعاً به خودش گرسنگی بدهد ، اگر همین طور که گفته شده است سه وعده غذا را تبدیل به دو وعده کند ، یعنی قبلاً یک صبحانه و یک ناهار و یک شام می خورد ، حالا دیگر ناهار نداشته باشد ، افطارش فقط به اندازه یک صبحانه مختصر باشد ، بعد هم سحر نه خیلی زیاد بر معده تحمیل کند بلکه یک غذای متعارف بخورد ، بعد احساس می کند که هم نیروی بدنی اش بر کار افزایش پیدا کرده است و هم نیروی روحی اش بر کار خیر و هم نیروی روحی اش برای تسلط بر نفس ، این حداقل عبادت است.» [۳۲]
پانویس
↑ رساله حسینی شیرازی صفحه ۳۲۲.
↑ Fasting: Encyclopedia Iranica
↑ Berg, “Ṣawm”, EI, 94.
↑ Fasting: Encyclopedia Iranica
↑ مقالهٔ دانشنامهٔ اسلام بهاشتباه به چند آیه قبلوبعدتر اشاره کردهاست: Kur'an II, 192; IV, 94; V, 91, 96; LVIII, 5.
↑ Berg, “Ṣawm”, EI, 94.
↑ دانشنامه جهان اسلام، «بقره»
↑ Concise Encyclopedia of Islam By Cyril Glassé, p. 152
↑ 1. سوره بقره، آیه 183.
↑ 2. گرد آوری از کتاب: پاسخ به پرسش های مذهبی، آیات عظام مکارم شیرازی و جعفر سبحانی، مدرسة الإمام علی بن أبی طالب(ع)، چاپ دوم، ص 434.
↑ http://makarem.ir/Maaref/?lid=0&mid=243086&TypeInfo=25&CatID=22950
↑ دانشنامه جهان اسلام، «برابری»
↑ طباطبایی، محمد حسین. تفسیر المیزان. جلد دوم.
↑ Berg, “Ṣawm”, EI, 94.
↑ دانشنامه جهان اسلام، «تعیینی و تخییری»
↑ فرهنگ فقه فارسی ج 4 ص167
↑ ۱۷٫۰ ۱۷٫۱ حکم روزه داری و آشامیدن ناچاری آب؛ سیدضیاء مرتضوی؛ پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران - تهران؛ ۲۷ تیر ۱۳۹۲
↑ من یصح منه الصوم؛ وسایل الشیعه؛ باب ۱۶؛ حدیتهای ۱۳۲۵۲ و ۱۳۲۵۳
↑ فتوای جدید بیات زنجانی درباره حفظ روزه با وجود نوشیدن آب؛ پایگاه خبری آفتاب؛ ۲۲ تیر ۱۳۹۲
↑ رساله توضیح المسائل - الشیخ جعفر السبحانی؛ مساله ۱۲۵۶
↑ کتاب توضیح المسائل مراجع قسمت مکروهات روزه
↑ دانشنامه جهان اسلام، «باه»
↑ دانشنامه جهان اسلام، «بدعت»
↑ روزه سکوت حرام است
↑ رساله حسینی شیرازی صفحه ۴۵۷
↑ Berg, “Ṣawm”, EI, 94.
↑ فرهنگ فارسی عمید، «افطار»
↑ Fasting: Encyclopedia Iranica
↑ Encyclopedia of Islam By Juan Eduardo Campo, p. 227
↑ دانشنامه جهان اسلام، «بوق»
↑ هجده ساعت روزهداری در سوئد؛ به گزارش شیعه آنلاین به نقل از مهر؛ ۱۱ مرداد ۱۳۹۰
↑ آزادی معنوی, مرتضی مطهری
منابع
Berg, C.C.. “Ṣawm”. In Encyclopaedia of Islam. vol. 9. Leiden: E. J. Brill, 1997. ISBN 90-04-10422-4.